سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خورشید مه پرور

        شعری از

        حسین پرهیزکاری (ارغوان)

        از دفتر شعر سرخ نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ ۱۸:۰۱ شماره ثبت ۷۱۸۶۷
          بازدید : ۴۵۳   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        خورشید با که گویم
        که از بی رنگی و نیرنگ گریزانم
        که می خواهم
        شقایق از میان سنگ برخیزد
        خاموشی و زنجیر بشکند
        و او
         کشد سرمه بن چشمان بیمار جهان آرمیده تا ر خ افروزد
        که می خواهم
        نسیم عشق و آزادی
        که خواند بیخ گوش من
         بخواند بیخ گوش عالم هستی خواب آلوده افتاده در رویا
        نوای جانفرای زندگانی ساز
        به بعدازظهر که شب از پشت می خیزد
        بماند روشنایی
        کشد بیرون خورشید تیغ
        بر روی ظلمت در راه
        من آن خورشید خواهانم
        درون سینه اش مهر شقایق جانشین باشد
        بتابد عالمی را عاقبت رنگ شقایق باز سازد
         همای بخت شیرین را به پرواز آورد برخواب سنگین جهان پیر
        چه راحت جلوه کردند
        عجیب رفتند چه بسیاری
        بسی زیبا،
        بسی زشت از پلیدی ها
        باران هستی ساز
        سیلاب هستی سوز
        خنده ها، گریه ها
         پیچش عطر خوش گل غنچه های خنده روی نورسیده بر سر و روی نسیم رهگذر از مرغزاران
         پیچش نامریی دستان طوفان برگلوگاه گلان ناز و نازک پر
         گل مهتاب به چشمان پی خورشید من روئیده امشب
         صدای ناله ی مکر از قلوب اهرمنهای زمانه آمده امشب
         تو رنگین ساز دنیای منی خورشید ظلمت سوز مه پرور
         در آن جنت که جای اوج پرواز خیال و فکر روحانی من باشد
        نبینم هرزه ای بیهوده روییده
        نه، بیماری گل نیرنگ بوییده
        جذاب ترین رنگ آتشین رنگ است
        بهشت من
        به رنگ سینه تو
        قلب نورانی
        به آن آینه پر مهر داغ توست
        خورشید من
         بتاب خورشید عالم تاب که شب از پشت می خیزد !
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۷ ۱۹:۲۲
        درود بزرگوار
        خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        يکشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۷ ۱۱:۴۶
        درودتان
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        يکشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۷ ۲۰:۵۳
        خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        يکشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۷ ۲۱:۲۷
        سلام بزرگوار
        بسیار زیبا می سرایید
        درودتان
        درپناه حق خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۷ ۱۰:۵۳
        سلام و هزاران درود بر شما
        شعر زیبایی سروده اید
        کماکان موفق باشید و منصور
        ببخشید اگر دیر به دیدار اشعارتان میرسم
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۷ اسفند ۱۳۹۷ ۱۳:۲۰
        درود بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4