سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        عشق

        شعری از

        رضا دشتی(دشتی)

        از دفتر شب پاییزی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷ ۱۴:۰۹ شماره ثبت ۷۰۱۳۷
          بازدید : ۷۸۴   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رضا دشتی(دشتی)

        تا چند بخواند دل ذکر تو که باز آیی
        تا چند به دل خوانم امید به فردایی
        گر شد تو را منطور داغی ز هجرانت
        این بار به دوش من دور از توانایی
        حکم آن شود باطل گر شد نگاه دل 
        غیر از رخت مایل اندیشه و سودایی
        گر چهره عالم را بر جمله شود سودا
        جز روی تو بر قلبم دور است تمنایی
        یادیست مرا در سر از آن رخ دردانه
        چون آتش جان من ان دیده شهلایی
        ای یار مرا خوشتر از جان بسی مانی
        ماندم چرا بر کین با من به سر پایی
        هر آن که درآنم داغیست که سوزانم
        اما تو که دور از من برشعله تماشایی
        دردیست غم دل را درمان نداند کس
        جز آن که به بر آید با شور مسیحایی
        خوش بر لب میخانه مستانه ز بیگانه
        اما من دیوانه هر لحظه به صحرایی
        آواره چنان باید دل را که رسد منزل
        چون دشتی بیچاره آواره ی هر جایی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۷ ۲۲:۳۷
        درود بزرگوار
        بسيار زيبا و دلنشين بود خندانک خندانک خندانک
        رضا دشتی(دشتی)
        رضا دشتی(دشتی)
        سه شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ ۰۹:۱۵
        درود بر شما برادر بزرگوارم تشکر از همراهیتون
        ارسال پاسخ
        کبری یوسفی
        دوشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۷ ۱۴:۳۷
        سلام ودرودهاااا بر شما
        عالی بود
        درپناه حق خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        رضا دشتی(دشتی)
        رضا دشتی(دشتی)
        سه شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ ۰۹:۱۵
        درود بر شما خواهر بزرگوارم تشکر از همراهیتون
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        دوشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۷ ۱۵:۰۲
        درودتان جناب دشتی
        بسیار زیبااااااااا سروده اید
        خندانک خندانک خندانک
        رضا دشتی(دشتی)
        رضا دشتی(دشتی)
        سه شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ ۰۹:۱۶
        درود جناب طهماسبی عزیز ممنونم از همراهیتون
        ارسال پاسخ
        مجید شیاسی  مجید
        دوشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۷ ۱۹:۵۱
        سلام درود برشمابسیارزیبا
        رضا دشتی(دشتی)
        رضا دشتی(دشتی)
        سه شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ ۰۹:۱۷
        درود برادر بزرگوارم تشکر از محبتتون
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷ ۱۹:۴۰
        زیباست استاد
        دیوانگی و شور و شرر سوز و گداز و اشفتگی
        زلف مجعد یار و ناز و نیاز و بی دلی و غم گساری
        یه اشفتگی در عین نظم در اشعار هست نمیشه سرسری خوند و رد شد
        رضا دشتی(دشتی)
        رضا دشتی(دشتی)
        جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷ ۲۱:۱۳
        ممنونم از بیت زیباتون
        ایراد بیشتر مخاطبای من همینه که شعر آشکار نیست منم در کل کار خودمو میکنم
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷ ۲۰:۱۸
        این شعر نبود وصف حال اشعارتون بود
        اگه بخوام نظمش کنم باید بگم
        اشفته حال و مستیم در کوی دل نشستیم
        پر ناز در بر ماست ما در رخش شکستیم

        سوز و گداز جان را در جان ما ندیده
        هر گونه شعر گفتیم او گفت ما که هستیم؟
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5