يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر شکیبا درخشانی ( روح الغزل )
آخرین اشعار ناب شکیبا درخشانی ( روح الغزل )
|
با تو شعرم را به دلها من گوارا می کنم
هر شب از ابیات خود رویت تماشا می کنم
💚
من ترا هرگز ندارم در برم اما هنوز
در غزلهایم ترا دارم هویدا می کنم
💚
لمس لبهایت نکردم تا چشم طعمش به دل
در غزلهایم لبانت را پر آوا می کنم
💚
هرگز از عمرم چنین شیدا نبودم بر کسی
گاهی از عاشق شدن احساس پروا می کنم
💚
گاهی از خود ترسم این باشد که کافر گشته ام
چونکه من اینک خودم را در تو پیدا می کنم
💚
هر زمان کردی گذر از کوچه ها رفتش دلم
هرگز اینها را ندیدی من تمنا می کنم
💚
دست خود را تا تکان دادم که بینی روی من
منصرف گشتم ز کارم چونکه بیجا می کنم
💚
بر تو باید دل نمی دادم که دادم پس بدان
ذات من عشق است و خوبی دل چو دریا می کنم
💚
عاقبت می دانم اخر می شوی آگه ز من
می شوی آگه ز عشقم آغُشم وا می کنم
💚
می شوم من خیره بر چشمان و آن لبخند خوش
من در آغوشت به دل احساس گرما می کنم
💚
من دگر اینک نباشم چونکه ما باشیم و بس
گفته ای روح الغزل ما را به دل جا می کنم
💚
#روح_الغزل
شکیبا درخشانی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسيار زيبا و دلنشين بود