پنجشنبه ۲۹ آذر
|
دفاتر شعر علی اصغر رضایی مقدم(کاروان )
آخرین اشعار ناب علی اصغر رضایی مقدم(کاروان )
|
داد مادر به دختر، پیغام
که کند شوهر تو با من ،جنگ
هر کجا بیندم از دور، کند
با غضب،روی،به من آن الدنگ
گر تو خواهی که عاقت نکنم
هم کشم سخت،در آغوشت،تنگ
روی و زهر به کامش ریزی
با لب ساغری از جنس شرنگ
دختر بیخرد و منگل و خل
خام مادر شد و آن بی فرهنگ
رفت تا زهر به شوهر بدهد
خاک عالم به سرت آی!مشنگ!
چون که شوهر ز سر کار آمد
خسته و کوفته با یک دل تنگ
زن نااهل،شرابی آورد
شربتی زهر،ولیکن خوش رنگ
داد بر شوهر و شوهر را کشت
آن زن منگل و نااهل و ملنگ
رفت تا قصه،به مادر گوید
دم در خورد زمین،آن دلسنگ
آمد از پیکر آن مرد،صدا
یک صدای خوش و شادان و قشنگ
جانم ای جان! که زنم خورد زمین
ای خدا!شکر ازین ضرباهنگ
زنده شد شوهر از افتادن او
شد ،پی دختر ناز سرهنگ
خواستگارش شد و آن دختر،نیز
دل به او داد و به لحن و آهنگ...
با دوصد غمزه و صد ناز و ادا
بله ای گفت به آن مرد زرنگ
زن ناز و گل و مادرزن گل
گشت سرمایه ی آن یوزپلنگ
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.