سه شنبه ۹ ارديبهشت
|
آخرین اشعار ناب زهرا پورمیرزا
|
یه روزی برف میاد
که آروم بشیم
بدون پاییز و درد دلتنگی هاش
یه سرپناه سرد
برای آرامشی
سفر به جاده ایی که
چند وقته بن بسته
یه جایی بدور از عشق
بدور از تو
بدور از دلتنگی، که
هی راهی خیابون میشه
یه روزی برف میاد
که آروم بشیم
نه حرفی، نه یادی
نه حتی شعری
برای چشات
میونِ یک چاردیواری
خسته از خودت
هی به دورت قدم میزنی
روی کاناپه خوابیدی
بدون قاب عکس
بدون کتاب...
یه روزی برف میاد
که آروم بشیم
تنمون رو بگیریم
از بوی هم...
دیگه قراری به پاییز نیست
فقط یک شعر ناتمام
مثل دوست داشتن تو
که هی به یاد میاره که هنوز پاییزه
هی به یاد میاره که هنوز دلتنگی
19/مرداد/97
زهرا پورمیرزا
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا بود