« روز ازل »
روز ازل آدمی ، زنده بـشد از بهشت
باز خدایش بخواند نسل وِرا در بهشت
روز ازل آدمی ، زد قدمی در بهشت
رانده بشد از بهشت، در اثر کار زشت
وارث آدم ببین ، تا نکنی کار زشت
زشتی جدت ببین، رانده بشد از بهشت
نسل بنی آدمی ، گر نکند کار زشت
باز تواند رَوَد جای پدر ، در بهشت
همچو تو را دیگری،در لحد و گور هشت
دیگری ازگور تو،خاک بر آورد و خشت
ای عجب از غفلتت ،چون بکنی کار زشت
هیچ خبر باشدت ،کار بَدان چون گذشت
صد عجب از غفلتت،از که بخواهی بهشت
کی به تو بتوان دهد ، کعبه و دیر و کِنشت2
آنکه تو را پرورید ، از اثر خاک خِشت
آن به تو باید دهد ، جنّت و حور و بهشت
در اثر زحمت است، سنجش هر خوب و زشت
تیغ که صیقل3 نخورد ،کُند بُوَد در بُرشت4
آدم اگر آدم است ، پی نبرد کار زشت
رسم هیولا بُوَد،شهوت وخواب و خورشت
علم ریاضت دهد ،سنجش هر نیک و زشت
تیغ که صیقل خورد ، تیز بُوَد در بُرشت
پند زِ دهقان بگیر، از نظر زرع و کِشت
وقت درو آن بچید،هر چه در اول بکشت
زحمت تحصیل علم،هرچه کشیدی گذشت
در اثر زحمتت ، نام نکو بر تو هشت
ای که تو بعد از لحد ، وعده نهادی بهشت
نام تو خواندن به من ،در لحدم می نهشت
ای که از این نام تو ،پُرشده هرکوه و دشت
تا دَم مرگم زبان ،نام تو می خواند و گشت
ای حَسنا دور شو ، از بَد و هر کار زشت
گر چه مطابق نشد ، رأی تو با سرنوشت
٭٭٭
1- حضرت آدم (ع) 2- آتشكده 3- تيز كننده شمشير 4- بريدن
زيبا و جالب بود