دو خواهر
دو خواهر دو فرشه، زاده ازیک فرشته بنام مادر
درآغاز زندگی، مادر یکسان پدریکسان همه برابر
زجبر یکی زیبایی رویی، دیگری زشت رویی زاده شد
یکی نارحت ززشتی، دیگری خوشحال ززیبایی زاده شد
یکی شد به جبر پژمرده ززشتی داده شده
دیگری شد به جبر مغرور ززیبایی داده شده
در جهان جاذب هر چیزی جاذب چیزی هست
زیبایی جاذب زیبایی، زشتی جاذب زشتی هست
خواسته و ناخواسته خواهر زیبا جذب زیبایها شد
خواسته و ناخواسته خواهر زشت جذب زشتیها شد
از زیبایی داده شده از لاتاری ژنتیکی
زندگی به کمال گشت برای زیبا رویی
از زشتی داده شده از شانس نابرابر
زندگی تیره گشت برای زشت خواهر
به خیار خواهر زشت فکرها کرد
که با جبرحاصله باد چه کارها کرد
هر چیز و هر کس کامل نیست در جهان فانی
دیده نشده کامل در جهان به جزء نور خدایی
درجهان خاکی هر چیزی علت وجود چیزی است
مثبت دلیل منفی، زشتی دلیل وجود زیبایی است
آخر بعد از جنگ ها با حسادت و زیبایی برون
دریافت خواهر زشت، هست راه خوشبختی درون
تلاش ها کرد که درون خویشش را زیبا کند
اوایل سخت گشت، ولی آخر توانست برپا کند
خواهر زشت رویی خود آفرید زیبایی درون
خواهر زیبا رویی ماند درگیره زیبایی برون
در نهایت زیبایی برون داد شده فانی گشت
فقط زیبایی درون ایجاد شده ماندنی است
آخر ماند زیر خاک صورت زیبا
ماند تنها روی خاک سیرت زیبا
کرد تحسین ها جان جهان خواهر برون زشت را
گفت ای برون زشت توخود کردی درون را زیبا
با آنکه من داده ام به تو زشت رویی را
ولی خود بنا کردی زیبایی درون خود را
خواهی پیدا کنی زیبایی خویش، بجست آن را در درون خویش
خواهی طواف کنی کعبه الهی، طواف کن کعبه درون من خویش
سید یعسوب حسینی
پر معني و زيباست