يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر پرستو پورقربان (آنه)
آخرین اشعار ناب پرستو پورقربان (آنه)
|
شعر می بافم و
سنگینی دوشم را
قابِ کلمات میکنم،
قلم نمی چرخد
و باز بیچاره میکند
جوهرِ سرریزِ رگ های جان به لب را...
عرق سردی می نشیند
کنج کاغذ...
هیچ کس
بغض فریاد های محبوس،
لای شرم فرو ریخته ی
سکوت های ناچار
را نخواهد دانست؛
وقتی از درون می جوشی و
واژه ها بیمه ات نمیکنند
تا درد بباری سر شعری
که درمانت کند...!
پ.ن
دیوارهای کهنه را
نای تکیه دادنم نیست
تو
نیامده بودی که بمانی...
|
|
نقدها و نظرات
|
و دقیقا همینجاست که درون حبابی سربسته،معلق بین دستانِ دلم،بازیچه ی خود میشوم! همیشگی مهربانم،تو که هستی جهان شعرم سرشار و سربلند است؛ ممنونم از نگاه زیبایت بر تنهاییِ سروده ام. دلت شاد شاد خواهری | |
|
سلام و خیلی خوش آمدید مقدمتان گلباران | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
واژه ها بیمه ات نمیکنند
تا درد بباری سر شعری
که درمانت کند...! .................
باورکن
بیمه طلایی هم
جوابگو نیست................