يکشنبه ۲ دی
تماشا شعری از رضا حیدری نیا
از دفتر غزلیات نوع شعر
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۱ ۲۰:۰۹ شماره ثبت ۶۵۰۷
بازدید : ۱۴۲۵ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب رضا حیدری نیا
|
ببیند چشم ِ من اینجا ، فقط آن روی زیبا را
بپاشد گر به چشمانم ، همه شنهای صحرا را
کنار اوست کین پشتم نمی گردد ز باری خـَم
اگر بر دوشم اندازد تمام ِ وزن ِ دنیا را
نفس ها نزد او بالا چنان با شرم می آیند
که گویی پیش رو دیدند ، انفاس مسیحا را
شکایت نیست چشمم را، اگر این اشک سیل آسا
سبب گردد که بی مهری روا سازد تقاضا را
گر انگشت اشارت را به سوی ما نشان گیرد
دل دیوانه نشناسد ،به سوی او سر از پا را
ز عزت این مرا کافی ،که در فهرست ِ عشاقش
بجای نام ما مکتوب کرده لفظ ِ شیدا را
از این اوهام بی وقفه گریزی نیست این دل را
ببین این سایه را اینجا که از پس می کشد ما را
به خاطر از غم شیرین نمانده غیر از این تیشه
به یاد از قصه ی لیلی ندارم غیر صحرا را
مگر چشمی که می بندم ، ز سودا کم کند ورنه
نگه هرسو فرستادم فزونتر کرد سودا را
به سامان هوس کم کوش ، کو دورست از آبادی
کجا میداند اسکندر طریقی غیر یغما را؟
مرا زاهد دهد اندرزی از آن عشق نامیرا
روایت می کند طوطی حکایتهای عنقا را
رضا در محفل حسنش دمادم جلوه را بنگر
مزن پلکی مبادا که ،به هم ریزی تماشا را
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.