غمی در سینه دارد کودک کار
دلی بی کینه دارد کودک کار
دلش آیینه امّا آه حسرت
در این آیینه دارد کودک کار
خیابان در خیابان درد دارد
غمی دیرینه دارد کودک کار
به دستان ظریفش دوش دیدم
که ردِّ پینه دارد کودک کار
نه سهمی از حساب پولداران
نه از گنجینه دارد کودک کار
زمستان زلزله گیرد تنش را
کجا شومینه دارد کودک کار
نه امیدی به طرح پنجساله
نه از کابینه دارد کودک کار
عالی بود و دردناک
کو گوشِ شنوای برای جهانخواران دلسنگ ....