سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        از دل دفتر چرا افسانه ی تو رفته؟!

        شعری از

        سید رضا موسوی

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۳۱ شماره ثبت ۶۴۵۶
          بازدید : ۹۷۳   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید رضا موسوی

         " دل " که نه تقدیر داشت از بر من رفته بود

        خواب که " تعبیر" داشت از شب من رفته بود

         

        خنده به لبهای " ماه " بار دگر گریه  شد

        "شعر" که تفسیر داشت از قلم ام رفته بود

         

        روز سیاهم شده،قافیه ای سهل  و  زشت

        "عشق" که تکبیر داشت از نفس ام رفته بود

         

        قربت اهل  نماز،در تپش و گیر و دار

        "نور" که تکثیر داشت از صنم ام رفته بود

         

        شاهد این مدعا یوسف گم گشته ایست

        "گرگ" که تقصیر داشت!از کرم ام رفته بود

         

        دیر نپایید و من، در دل شب بی قرار

        "روح" که تنویر داشت از سحر ام رفته بود

         

        کاش ببیند کسی، ضجه ء مستانه را

        "پیر" که تدبیر داشت از چمن ام رفته بود

         

        صبح فرج  می رسد،وعدهء یاران کجاست؟

        "تیغ" که تکفیر داشت ، از کمر ام رفته بود

         

        "منتقم" آواز کن ؛ خصم تو گردن زنیم...

        " صبر " که تسخیر داشت،از عدم  ام رفته بود....

         

         

        پ ن : در دل افسانه ها , زمزمه کردم تو را :

         

        ای تاج سر عالم و آدم زهرا(س)

        از کو دکی ام دل به تو دادم زهرا(س)

        آن روز که من هستم و تنهایی قبر...

        جان حسن ات برس به دادم زهرا(س)

         

        به قول معروف : سرمایه ی محبت زهرا ست دین من

        من دین خویش به دو عالم نمیدهم

        گر مهر و ماه را به دو دستم دهد قضا

        یک قطره از محبت زهرا نمی دهم...

                    سید رضا موسوی2/2/91

        یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5