چهارشنبه ۲۸ آذر
ساعت صفر خیال شعری از صحبت پارکی ( صُبی )
از دفتر رنج طلوع نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۹ فروردين ۱۳۹۷ ۰۰:۴۰ شماره ثبت ۶۴۰۶۹
بازدید : ۸۱۵ | نظرات : ۵۴
|
دفاتر شعر صحبت پارکی ( صُبی )
آخرین اشعار ناب صحبت پارکی ( صُبی )
|
فردیت ضمیرغایب
درذهن نا خود آگاه جمعی
اقلیت متعرض را برد
به ساعت صفر خیال
--
تا همذات پنداری
در آسمان افکار" دالی"
فرا تر از
کابوس تنهایی شود
-----
دالی: سالوادر دالی نقاش معرو سبک سورئالیسم
|
|
نقدها و نظرات
|
شاعر گرانمهر جناب علیرضا حکیم حضور ارزشمندتان را قدر د انم سلام
| |
|
شاعر بزرگوار جناب علیرضا حکیم با سپاس از حضور حکیمانه ی شما شاعر فرزانه. سلام
| |
|
استاد بزرگوار جناب استکی عزیزمان مهر حضورتان موجب امتنان خاطر این کمترین شد سپاسگزارم سلام
| |
|
مهربانم رعنا بانوی عزیز مهر حضورتان را ارجگزارم با سپاس و سلام
| |
|
مهربانم نازنین شاعر خانم بهارلویی مهرحضورتان ماندگار. با سپاس و سلام
| |
|
حضرت دوست استادم جناب ابوالحسن خان انصاری مهر حضورتان موجب ارتقا کیفی شعر و خرسندی خاطر سراینده می شود با سپاس از حُسن نظر ارزشمند شما شاعر بزرگوار. سلام
| |
|
شاعر داننده حضرت استاد جناب ابوالحسن خان انصاری مهرحضورتان بر جان سایه ی مبارکتان بر شعرم مستدام سلام
| |
|
شاعر بزرگوار جناب ژاکان مهر حضورتان را پاس می دارم برایتان موفقیت سلام
| |
|
شاعر فرهمند و سراینده ی غزلهای ناب جناب دهکردی عزیزمان با سپاس از مهر حضور ارزشمندتان متشکرم سلام
| |
|
مهربانم نازنین استاد مهر بانو نیره خانم ناصری نسب حضور ارزشمند شما شاعر والامقام موجب بر انگیختن شوق به این سایت وزین می شود. مهر تان ماندگار نگاه زیبایتان بر شعر مستدام سلام
| |
|
مهربانم نازنین شاعر نرگس خانم فتحی زاده با سپاس بسیار از الطاف ادیبانه ی شما شاعر گرانمهر. سال نو بر شما گرانقدر نیز چنین باد سلام
| |
|
شاعر بزرگوار استاد سینا دژاگه عزیز برای فیلیپ پادشاه مقدونیه اسب زیبایی را به رسم پیشکش تقدیم کرده بودند. امرای ارتش و مسئولین اصطبل سلطنتی و سواران حرفه ای نتوانسته بودند از این اسب چموش سواری بگیرند. روز عید مانندی که پادشاه و سران در جه اول حکومت در میدانی حضور داشتند اسکندر که ۱۵ ساله بود به فراست و کیاست دریافت که این اسب از سایه های بلند وحشت دارد . در لحظه ای که پشت به افتاب رو به اسب قرار گرفته بود افسار اسب را کشید و بر گرده ی اسب نشست و شروع به تاخت دور میدان کرد... فیلیپ که متحیر شده بود ! فریاد بر آورد آلکساندارا مقدونیه برای تو بسیار کوچک است... حال با توجه به طبع و استعداد شما در زمینه ی سرودن دانشکده ی ادبیات تهران انتظار شما را می کشد تا مقطع استادی. سالی سر شار از شادی و نشاط با طعم خوش تندرستی بکام... پایان هر قصه ی سرد و سفید همیشه سبز خواهد بود عیدتان مبارک... چند ساعت پیش متنی مفصل به حضورتان ارسال داشتم نمی دانم چرا پرداخت نشده... مثل تصویری از معروفترین نقاشی های سالوادر دالی که ضمیمه ی شعر شده بود اما دریافت نشد... سلام
| |
|
شاعر گرانمهر جناب حمید رضا محمودی با سپاس از منش ادیبانه و حُسن نظر ارزشمندانه ی شما شاعر فرزانه. برایتان بهترین ها را با شعر آرزومند سلام | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.