تاعاشق و دیوانه ام

تاعاشق و دیوانه ام ... با خویشتن بیگانه ام
یا که اسیرِ محبسم ... یا ساکن ویرانه ام

از (خود) چرا رنجیده ام ... در(خویشتن) پیچیده ام
در خواب هستم گوئیا (کابوس) ِ بد خو دیده ام

شوریده سر ویرانه دل :هم خانه ی افسانه دل
اورا بچنگ اورده ام :اما ز وی باشم خجل

هر کس به دلداری خوش ست ...( اقبالِ) بیداری خوش ست
او دلبر و دلدار ما: ما را به غمخواری خوش ست
نی ناله دارد بیصدا سوز سحر باد صبا
نی مانَد این دل چرا ما را به بیزاری خوش ست
پیرو (بدارد) محرمی در خود فرو ریزد غمی
تا یار من باشد خدا مارا به بیداری خوش ست



سلام زیبابود و آهنگین و معناپرداز
به نظر شخصی ام اگر از تکرار کلمات بکاهید خوب است مثلاً واژه ی (بیداری) خیلی تکرار شده است .
سلامت باشید و سرافراز درپناه حق

درود دوست گرامی
جناب کارگر پیرو
بسیار زیبا سروده ای دست مریزاد

درود بیکران پدرعزیزم

درودبراستادپیرو عزیزوبزرگوار غزلتان مثل همیشه زیبا
ودلنشین بود احسنت برشما

شاعر گرانمهر
جناب علی کارگر پیرو عزیز
با سپاس از خلق این آثار زیبا از دوبیتی و تک بیتی و غزل که انگار وارد گلستانی شده ایم و عطر گلهای مختلف مجال انتخاب را از بازدید کننده می گیرد.
بسیار زیبا و تحسین بر انگیز
متشکرم
سلام

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷⚘⚘⚘⚘🌼🏵🏵💮💮💙💙💚💟❣❣🌹🌹💐💐🌸💖💖💕💓💓💛💛💜💜💝💝💝💝💝💚💟❣❣❣🌹🌹💖💖💗💗💖💕💓🌹🌹🌹🌷⚘⚘🌼🌼🏵🏵💙💙💙💝💜💛💓💕💓💓💓💛💛💛💛💛💛💜💜💜💜💜💜💜💜💜💝💝💝💝💝💝💝💝💚💚💚💚💚💚💚💚💙🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷تقدیم به پدرجان

صمیمانه تشکر میکنم از دوست عزیز واستاد ارجمندم جناب رفیعی عزیز که منت بر بنده گذاشته و با حضورشان به این پست اعتبار بخشیدند
سپاسگذارم