سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        فانوس

        شعری از

        علیرضا امیرخیزی

        از دفتر اشکی از رگ نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۱ ۰۸:۵۲ شماره ثبت ۶۲۶۴
          بازدید : ۸۴۰   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        خدا گریست ...

         

        دستم را که دید ....

         

        نشسته بر اندوهِ دستِ دگر ..

         

        ز رِخوتِ یک ریای کور !

         

        و علیلِ مُتکّی بر صد عصای خواب !

         

         

        خدای گریست ...

         

        چشمم را که دید ...

         

        در تماشاگهِ سالوس و دروغ

         

        نشسته در کاسه ی خون ...

         

        و می بارد هزار ستاره ی شاد از ضمیرِ خسته اش...

         

        تا پر کند اندوهِ سنگینِ و ژرفِ خود با ...

         

        خنده ای سبک !!

         

         

        آری ...

         

        خدای من گریست !

         

        بر بی خداییِ این سجده گاهِ من ...

         

        و بیتابیِ  درد ...

         

        در  بیدارِ خدایی مریمش !

         

        که فانوسِ اشکبار بر دل ...

         

        آویخته  بر میخی  به   پای  مصلوبِ  صد مسیح  ...

         

        برسریر بغضش  نشسته  کنون !

         

        ==================

         

        در مورخه 17/1/91 سروده بسیار زیبایی  به نام " هرگز " اثر شاعر گرامی ،

         " خانم مریم بمی " ، در" سایت شعر نو " منتشر شد . بنده ملهم از خوانش آن  و به شکلی

        کاملن آنی و بداهه ، این شعر را در همانجا به عنوان کامنت درج کردم  ! 3 روز بعد  سطر پنجم

        و نیز 5 سطر آخر را بدان افزودم ... بی هیچ  ویرایشی در اصل آن .  و اینک  کل  این دردنامه 

        را به  بانوی شاعر، " خانم مریم بمی " گرانقدر تقدیم می نمایم .

                                                                     

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3