سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 21 آبان 1403
    10 جمادى الأولى 1446
      Monday 11 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۱ آبان

        اجل...

        شعری از

        علی صادقی

        از دفتر غزل نوع شعر قطعه

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۶ ۱۹:۲۰ شماره ثبت ۶۱۲۱۱
          بازدید : ۱۴۲۷   |    نظرات : ۵۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی صادقی

         
         
        چه در خواب وچه بیداری چه در فقر وچه دارایی
        بدون وقفه میگردد ، اجل دور سر "ماها"
         
        به دستان خود ما از سر بی احتیاطی ها
        به دیوار حوادث سخت میکوبد سر مارا
         
        اجاق روز ِقسمت ناگهانی کور میگردد
        شبی خاموش میسازد به مرگی اختر ما را
         
        خبر داری از آن روزی که تابوتی عجولانه
        به گوری می برد با آرزوها  پیکر مارا
         
        عزیزان را یتیم وبی کس وتنها کند دیگر
        در این آشفته بازار زمانه همسر ما را
         
        پیاپی خاک سردی هم به منظورفراموشی
        سرجا می نشاند آتش شور وشر ما را
         
        نگاهی می کنی از روی حسرت بام دنیا را
        کبوتر وار می بندد اجل بال وپر ما را 
         
        سخن در باب جان دادن زدیم وغافل از اینکه
        بخواهی یا نخواهی می زند ناگه  در ما را
         
        علی صادقی
        آذر 96
        خداوند عاقبت مار را ختم به خیر کند 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۰۹:۴۲
        نگاهی می کنی از روی حسرت بام دنیا را
        کبوتر وار می بندد اجل بال وپر ما را

        سخن در باب جان دادن زدیم وغافل از اینکه
        بخواهی یا نخواهی می زند ناگه در ما را
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادعزیزوبزرگوارم
        بسیار عالی بود
        زیبا وحکیمانه خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۳۱
        درود بر شما بانوی بزرگوار .....تشکر بابت همراهی ونظر لطفتان

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۲۲:۲۱
        درود بزرگوار
        جالب و زیباست
        اگر حضرت مرگ نبود
        چه میشد؟ خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۲۳:۲۶
        سلام بر شما بزرگوار
        خرسندم به حضور ونظر لطفتان...

        مرگ حق است...واز جلوترها برایمان در نظر گرفته اند...پس مبارکمان باشد..انشالله

        زنده باشید و بر قرار
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۱:۰۴
        سلام و درود ارجمند استاد

        دلسروده ی ارج هویداتان مرا یاد حدیث مولا امیرالمومنین (ع)انداخت : " موتوا قبلَ ان تموتوا " و اشعار زیبای مولوی درین زمینه که "محتوای" شعر ارزشمندتان هم کم از آن نیست :

        بمیر ای دوست پیش از مرگ
        اگر می زندگی خواهی
        که ادریس از چُنین مُردن
        بهشتی گشت پیش از ما

        **********

        جان بسی کَندیّ و اندر پرده‌ای
        زانکه مردن "اصلِ بد" ناورده‌ای
        تا نمیری نیست جان کندن تمام
        بی‌کمالِ نردبان نایی به بام
        چون ز صد پایه دو پایه کم بُوَد
        بام را کوشنده نامحرم بُوَد
        چون رَسَن یک گز ز صد گز کم بُوَد
        آب اندر دلو از چه کی رود
        غرقِ این کشتی نیابی ای امیر
        تا بنَنهی اندرو من الاخیر
        من آخر اصل دان کو طارق ست
        کشتی وسواس و غی را غارق ست
        آفتاب ِ گنبدِ ازرق شود
        کشتی هش چونک مستغرق شود
        چون نمردی گشت جان کندن دراز
        مات شو در صبح ای شمع ِ طراز
        تا نگشتند اخترانِ ما نهان
        دان که پنهان ست خورشیدِ جهان
        گرز بر خود زن من ی در هم شکن
        زان که پنبهٔ گوش آمد چشم تن
        گرز بر خود می‌زنی خود ای دنی
        عکس توست اندر فعالم این منی
        عکس خود در صورت من دیده‌ای
        در قتال خویشتن جوشیده‌ای
        هم‌چو آن شیری که در چَه شد فرو
        عکسِ خود را خصمِ خود پنداشت او
        نفی ِ ضدّی هست باشد بی‌شکی
        تا ز ضد ضد را بدانی اندکی
        این زمان جز نفی ضد اعلام نیست
        اندرین نشات دمی بی‌دام نیست
        بی‌حجابت باید آن ای ذو لباب
        مرگ را بگزین و بر دران حجاب
        (نه چنان مرگی که در گوری روی
        مرگ تبدیلی که در نوری روی)
        مرد بالغ گشت بچه گی بمرد
        رومیی شد صبغت زنگی سترد
        خاک زر شد هیات خاکی نماند
        غم فرج شد خار غمناکی نماند
        مصطفی زین گفت کای اسرارجو
        مرده را خواهی که بینی زنده تو
        می‌رود چون زندگان بر خاکدان
        مرده و جانش شده بر آسمان
        جانش را این دم به بالا مسکنی ست
        گر بمیرد روح او را نقل نیست
        زان که پیش از مرگ او کردست نقل
        این بمردن فهم آید نه به عقل
        نقل باشد نه چو نقل جان عام
        هم‌چو نقلی از مقامی تا مقام
        هرکه خواهد که ببیند بر زمین
        مرده‌ای را می‌رود ظاهر چنین
        مر ابوبکرِ تقی را گو ببین
        شد ز صدیقی امیرالمَحشرین
        اندرین نشات نگر صدّیق را
        تا به حشر افزون کنی تصدیق را
        پس محمد صد قیامت بود نقد
        زان که حل شد در فنای حل و عقد
        زادهٔ ثانی ست احمد در جهان
        صد قیامت بود او اندر عیان
        زو قیامت را همی‌ پرسیده‌اند
        ای قیامت تا قیامت راه چند
        با زبانِ حال می‌گفتی بسی
        که ز محشر حشر را پرسد کسی
        بهر این گفت آن رسولِ خوش‌پیام
        رمزِ موتوا قبلَ موتت یا کرام
        هم‌چنان که مرده‌ام مَن قبل ِ موت
        زان طرف آورده‌ام این صیت و صوت:
        پس قیامت شو قیامت را ببین
        دیدنِ هر چیز را شرط ست این
        تا نگردی او ندانی‌ّ ش تمام
        خواه آن انوار باشد یا ظلام
        عقل گردی عقل را دانی کمال
        عشق گردی عشق را دانی ذبال
        گفتمی برهانِ این دعوی مبین
        گر بدی ادراک اندر خورد این
        هست انجیر این طرف بسیار و خوار
        گر رسد مرغی قنق انجیرخوار
        در همه عالم اگر مَرد و زن اند
        دم به دم در نزع و اندر مُردن اند
        آن سخن شان را وصیت ها شُمَر
        که پدر گوید در آن دم با پسر
        تا بروید عبرت و رحمت بدین
        تا ببرّد بیخ ِ بغض و رشک و کین
        تو بدان نیّت نگر در اقربا
        تا ز نزعِ او بسوزد دل تورا
        کلّ آت آت آن را نقد دان
        دوست را در نزع و اندر فقد دان
        وز غرض ها زین نظر گردد حجاب
        این غرض ها را برون افکن ز جَیب
        ور نیاری خشک بر عجزی مه‌ایست
        دان که با عاجز گزیده معجزی ست
        عجز زنجیریست زنجیرت نهاد
        چشم در زنجیرنه باید گشاد
        پس تضرع کن کای هادی زیست
        باز بودم بسته گشتم این ز چیست
        سخت‌تر افشرده‌ام در شر قدم
        که لفی خسرم ز قهرت دم به دم
        از نصیحت های تو کر بوده‌ام
        بت‌شکن دعوی و بت‌گر بوده‌ام
        یاد صنعت فرض‌تر یا یاد مرگ
        مرگ مانند خزان ... تو : اصلِ برگ
        سال ها این مرگ طبلک می‌زند
        گوش ِ تو بی گاه جنبش می‌کند
        گوید اندر نزع از جان آه مرگ
        این زمان کردت ز خود آگاه مرگ
        این گلوی مرگ از نعره گرفت
        طبل او بشکافت از ضرب شگفت
        در دقایق خویش را در بافتی
        رمز ِ مُردن این زمان در یافتی



        درپناه حق سلامت باشید و دلشاد و سرافراز
        علی   صادقی
        علی صادقی
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۴۷
        سلام وعرض ادب وخوش امد

        ممنونم از این همه محبت
        بدون شک به دیده ی لطف خوانده اید
        شعرتان هم بر جان نشست


        التماس دعا دارم..
        ارسال پاسخ
        رعنا بهارلویی  تخلص باغبان
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۰۶:۳۵
        درود برشما استاد گرامی جناب صادقی
        بسیارعالی سروده اید
        ان شاءالله همه با عاقبت بخیری زندگی کنیم
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی   صادقی
        علی صادقی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۳۲
        سپاسگزار مهرتان هستم مهربانوی گرامی

        در پناه خداوند کریم باشید خندانک خندانک خندانک

        ارسال پاسخ
        محمد خسروی فرد
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۰۹:۵۱
        درود بر جناب صادقی گران قدر
        مرحبا...
        خداوند عاقبت ما را ختم به خیر کند
        خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۳۲
        تشکر جناب خسروی عزیز ...ممنونم

        امین خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سینا دژآگه
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۴۴
        سلام و عرض ادب استاد عزیز
        بسیار زیباست خندانک خندانک خندانک خندانک
        لذت بردم و بهره مند شدم خندانک خندانک
        تصویر سازی و مضمون عالی بود. خندانک خندانک

        جسارتاً بیت اول تک بیتی است،یا در بافت قطعه؟
        پیروز باشید خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۳۶
        سلام جناب سینا خان عزیز

        تشکر مم باب حضور ونظر لطفتان
        تک وتوکی از اینگونه کارها میشود ........در قافیه ویا ردیف...البته در بیت پایانی من دیده ام......
        شما همان تک بیت حسابش کنید .تا مورد دار نباشد .ان شا الله
        ارسال پاسخ
        علی   صادقی
        علی صادقی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۳۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سینا دژآگه
        سینا دژآگه
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۹:۳۶
        بسیار هم عالی
        تک بیت زیباییست خندانک خندانک
        روح اله سرداری
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۰۵
        اجاق روز ِقسمت ناگهانی کور میگردد
        شبی خاموش میسازد به مرگی اختر ما را
        خندانک خندانک احسنت خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۲۳:۲۸
        سلام وعرض ادب محضر شریفتان

        یک دنیا سپاس...
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۴۵
        .


        درود دوست ارجمند
        پاینده باشید

        خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۲۳:۲۹
        درودی دو چندان بر شما
        سلامت باشید بزرگوار


        یا حق
        ارسال پاسخ
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۹:۳۱
        سلام جناب صادقی عزیز
        اشعار زیبایی بودند
        و تلنگری حسابی...
        با اینکه می دانیم عاقبتمان را اما باز هم ...

        برقرار باشید
        خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۲۳:۳۱
        خوش امدید جناب صادقی بزرگ
        ممنونتان هستم

        طلب دعا از" پدرومادر "خیلی در این امر موثر است
        برقرار باشید
        ارسال پاسخ
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۹:۳۲
        سلام جناب صادقی عزیز
        اشعار زیبایی بودند
        و تلنگری حسابی... خندانک
        با اینکه می دانیم عاقبتمان را اما باز هم ...

        برقرار باشید خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۲۳:۳۲
        باز هم سپاس .. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۲۲:۰۲
        سلام بر استاد صادقی عزیز خندانک
        نگاهی می کنی از روی حسرت بام دنیا را
        کبوتر وار می بندد اجل بال وپر ما را
        خندانک خندانک خندانک
        عالی بود..و پر از حرف....یاد شعر فروغ افتادم،،//مرگ من روزی فرا خواهد رسید/در بهاری روشن از امواج نور//یا زمستانی غبار آلود و دور//یا خزانی خالی از فریاد و شور////

        فقط
        جسارتا بیتِ پنجم،ضعف تالیف دارد. خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۲۳:۳۷
        سلام و عرض خوش امد خدمت استاد رمضانی عزیز...
        خیلی خوشحالم که نظر واقعیتان را اعلام فرموده اید...
        به عبارتی ساده:
        پیوند ناصحیح را ضعف تالیف گویند...
        شما زخمت بکشید و توضیحش را بدهید تا ملتفت شوم و ویرایش کنم
        اگر هم پیشنهادی زیباتر دارید با جان ودل پذیرا هستم

        یا علی خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سینا دژآگه
        سینا دژآگه
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۰۱:۱۰
        سلام و عرض ادب خدمت هر دو بزرگوار
        ضعف تالیف را درست فرمودند.
        یکی از مصادیق عدم رعایت فصاحت کلام،حذف نابه جای ارکان اصلی جمله است.و دیگری هم استفاده ی یک رکن در جای نامناسب و یا صرفا برای پر کردن خلاهای وزنی.
        در بیتی که جناب رمضانی فرمودند،نهاد جمله بی مورد حذف شده است.اگر در بیت بالایی اشاره ای به نهاد شده بود،می توانستیم با موقوف المعانی دانستن دو بیت،مشکل را حل کنیم.ولی فی الحال نهاد نامشخص است که چه کسی عزیزان را بی کس و یتیم می کند.
        مورد بعدی دیگر آخر مصراع اول است که نقش دستوری اش مشخص نیست و و به نظر برای پر کردن خلا وزنی استفاده شده است.
        رایتی در مورد صفت کبوتر وار هم یک شبهه در ذهنم هست،که اگر عمری بود فردا خدمتتان عرض خواهم کرد.

        شعرتان زیباست و امیدوارم که پیوسته به مهر بسرایید
        یا علی مذ
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۰۰:۱۱
        عزیزان را یتیم وبی کس وتنها کند دیگر
        در این آشفته بازار زمانه همسر ما را

        سلام مجدد
        عزیزان یتیم و بی کس و تنها میشوند...در این آشفته بازار زمانه همسر مارا.....(اینجا هم مسند می خواهد هم فعل) مثلا تنها کند.غم زده کند...
        اگر تنها را برای همسر بگیریم،چسباند آن به یتیم و بی کس نامناسب است.
        امیدوارم که رسانده باشم،حق مطلب را.
        پیشنهاد:
        به خاکستر نشاند،غرق درامواج بی رحمی
        در این آشفته بازار زمانه همسر مارا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی یارتان خندانک خندانک
        سینا دژآگه
        سینا دژآگه
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۰۱:۴۳
        سلام جناب رمضانی عزیز
        احساس می کنم فعل تنها کند برای عزیزان بیت اول است و برای همسر به قربنه لفظی حذف شده است.
        در هر صورت ضعف تالیف مشهود است و به نظرم برجسته ترین مصداق آن در این بیت نبود نهاد است.جمله فاعل ندارد.
        پیشنهادتان بسیار هم زیباست اما هنوز مشکل فقدان نهاد پابرجاست.اگر فاعل را هم ذکر می کردید بی نقص بود.اینکه چه کسی یا چه چیزی همسر را در خاکستر می نشاند!!!
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        ابوالفضل رمضانی (ا تنها)
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۰۷:۳۱
        سلام دوباره سیناجان
        به نظرم عیب نهاد ندارد.
        چون از اول مشخص است،و در هربیت حذف میشود،عیبی هم ندارد.
        اگر بخواهیم قفدان نهاد را مطرح کنیم،کل ابیات مشکل پیدا میکنند،ضمن اینکه اگر قرارباشد در هر بیت یک واژه ی"مرگ" برای نهاد بیاید،حسابی کلیشه می شود.
        علی   صادقی
        علی صادقی
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۰۸:۴۰
        سلامی مجدد
        دفاع شاعر از شعرش چندان جالب وپسندیده نیست...
        ولی توضیحات شما هم قانع کننده نیست

        عزیزان (فرزندان)را یتیم می کند..
        ودیگر اینکه دراین روزگار سخت همسر را تنها میکند...
        از اول نقش اجل مشخص است
        ارتباط عمودی شعر پاسخ مناسبیست
        نیازی نیست در هر مصرعی جداگانه نهادی ویا فاعل ذکر شود که مطمئنا انوقت نا خوشایندست
        علی   صادقی
        علی صادقی
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۰۸:۵۴
        حالا متوجه منظورتان شدم
        "و" کار را خراب کرده است
        و سردر گمی ایحاد کرده
        پیشنهاد زیبا وکار امدیست
        در دفترم ثبتش کردم
        باز هم ممنون
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        ابوالفضل رمضانی (ا تنها)
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۰۸:۵۶
        در باره ی نهاد بنده عرض کردم،لازم نیست.
        اینجا همسر را تنها میکند،برداشت نمیشود..صفات به عزیزان چسبیده.
        همسر صفتی ندارد.
        مگر اینکه بخوانیم: عزیزان را یتیم و بی کس و//تنها کند،دیگر
        در این آشفته...(تنها برای همسر باشد)
        که اگر اینطور هم باشد،کژتابی درست شده و حایلی میان صفات نیست.
        در هر صورت کمی بازنگری لازم دارد.
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        ابوالفضل رمضانی (ا تنها)
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۰۹:۲۴
        فدای شما استاد عزیز
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عذرخواهم اگر جسارتی کردم خندانک خندانک
        سینا دژآگه
        سینا دژآگه
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۱۸
        سلامی چند باره خدمت سروران گرامی
        به عنوان آخرین کامنت در این بحث عرض می کنم:
        لازم نیست هر بیت یک مرگ به عنوان نهاد داشته باشد.
        اتفاقا تمام ابیات نهاد دارند به غیر از بیت پنجم.
        ارتباط عمودی هم زمانی جواب گوی نهاد محذوف است که دو یا چند بیت موقوف المعانی باشند.
        با عرض پوزش برای حذف نهاد هیچ گونه توجیحی نیست.
        توجه بفرمایید:
        نهاد بیت اول و دوم(موقوف المعانی) :اجل
        بیت سوم:اجاق روز قسمت
        بیت چهارم:تابوتی
        بیت پنجم:؟؟؟
        بیت ششم:خاک سردی
        بیت هفتم و هشتم:اجل
        بیت مذکور نیز به نظرم کژتابی ندارد.(سلسله لغات معطوف هم صفت عزیزان نیستند)چون چند معنا از آن دریافت نمی شود.یتیم و بی کس و تنها مسند است و عزیزان مفعول، جمله هم دو جزیی.
        مسند و فعل اسنادی مصرع بعدی که برای همسر ما،به قرینه ی لفظی حذف شده اند.
        مقوله زبان فارسی و ارکان دستوری و ساختما واژگان آن بسیار گسترده و زیباست.

        خوشحالم که مجال یک گفت و گوی علمی فراهم شد و از محضرتان بهره مند شدم
        پیروز باشید و در اوج
        از نقد پذیریتان سپاسگزارم بزرگوار
        ارادتمند هر دو عزیز هستم
        علی   صادقی
        علی صادقی
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۴۷
        سلام سینا خان عزیز وبزرگوار
        این سروده را در سایت شعر نو هم به اشتراک گذاشته ام
        ومصرع اول وسیزدهم به پیشنهاد دوست خوبم جناب سلطانی کلا عوض شد....
        در اینجا هم از شما اگر قابل بدانید می خواهم که مصرعی را پیشنهاد بدهید به عنوان هدیه ...مطمئن باشید خوشحالم میکنید..
        برای بنده یادگیری در محضر شما وجناب رمضانی فوق العاده شیرین است... خندانک
        سینا دژآگه
        سینا دژآگه
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۱:۳۴
        عرض ادب جناب صادقی عزیز خندانک
        اختیار دارید بزرگوار خندانک
        به نظرم بهترین کار و زیباترین بحث ،همین گفت و گوهای علمیست.
        بنده در حال یادگیری هستم بزرگوار
        بیت 5 را که ابوالفضل جان پیشنهاد دادند و باقی را جناب سلطانی.
        بنده هم به رسم ادب دو بیت به این غزل زیبا تقدیم می کنم. خندانک خندانک
        البته از زبان الکن و شاگردانه....پوزش می طلبم
        ****************************
        غبار آلود و مبهم با شب تقدیر می جنگیم
        به امیّد طلوعی که ، بخواند باور ما را

        ولی طوفان نابودی شبیه ناوکی برّان
        بدون مکث می درّد ،نگاه مجمر ما را
        *****************************
        یا علی مدد خندانک
        یونسی یونس
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۰۰:۱۹
        عرض ادب و ارادت .....
        زیباست با درونمایه ی معنوی
        قطعه بیشتر در بیان اخلاق معنوی و تعلیمی و مناظره و شکایات
        بکار میرود.... عالی بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فقط یک نکته ی کوچولو.. در بیت اول
        ما .....خود جمع است . حتما متوجه هستید احتمالا اشتباه تایپی شد.....
        درکل عالی بود
        علی   صادقی
        علی صادقی
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۰۹:۰۳
        سلام وعرض ادب محضر استاد شریفمان جناب یونسی بزرگوار
        خیلی خیلی ممنونم
        وبا نظرتان هم موافق
        چیکار کنیم دیگه ..بیشتر اوقات قافیه مصرع اول خورده میشود


        یا حق
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۱۲
        سلام دوباره خدمت بزرگواران
        آقا سینای عزیز دل
        در مصرع اول،فعل"کند" دو مرتبه به قرینه لفظی حذف شده.
        اما بنده این را نمیپذیرم که خودِ"تنها کند" در مصرع دوم به قرینه لفظی حذف شود،اگر هم حذف شود،ضعف تالیف است چرا که مسند و فعل جمله قابل حذف نیست.
        اما نهاد،نیازی ندارد باتوجه به معنای کلی شعر،خواننده خودش نهاد را می یابد...و به نظرم اگر بخواهیم باز تکرار نهاد در بیت داشته باشیم،اصلا حشو ساخته ایم.بقولی می آییم ابرویش را درست کنیم چشمش را کور میکنیم.
        اما کژتابی را که رد کردید،بنده اینگونه عرض میکنم:
        1)عزیزان را یتیم و بی کس تنها می کند و در این آشفته بازار زمانه همسر ما را....(ببینید اینجا ناقص است)//برداشت اول
        2)عزیزان را یتیم و بی کس میکند و همسر را تنها.(معنای مدنظر شاعر) برداشت دوم و دور تر(((و))) کار را خراب کرده است.

        بسیار خوشحال میشوم که هر از گاهی تبادل نظری باشد..
        کوچیک همه تان هستم خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۱:۴۹
        کاملا ساده ومنطقی بیان کرده اید
        وجود دو (را)در این بیت دو مفعول را مشخص میکند
        بابید توجه داشت که نهاد در پاسخ (چه چیزی...چه کسی)به دست می اید....
        فی الحال نهاد (اجل)حذف شده و موردی هم ندارد...
        اما همانطور که خوب هم اشاره کرده اید(و)کار را خراب کرده است
        به یادمان باشد که گاهی نهاد برای چندین جمله می اید ولی در هر جمله تکرارش نمیکنیم...
        از سیناخان هم خیلی خیلی ممنونم بابت نقد وابیات زیبایشان یا حق
        ارسال پاسخ
        حمیدنوری(احمد)
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۱:۱۵
        درود استاد صادقی
        غزل بسیار زیبایی با محتوای خوب ازشما بزرگوار خواندم
        لذت یردم و بهره مند شدم تحلیلهای دوستان را نیز خواندم
        ونکات ارزشمند از آنها آموختم که دستتان درد نکند
        واین حقیر فکر میکنم در مصرع نهم بعد از یتیم یک ویرگول
        قرار بگیرد و حرکت \"وَ \" یعنی حرف و علامت فتحه بگیرد تا
        حد زیادی درک بهتری از معنی خواهد شددرود بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۵۰
        سلام بزرگوار

        سپاسگزارتان هستم...
        با وجود پیشنهاد زیبای جناب رمضانی...دیگر این بیت حلاوتی ندارد...ودر دفترم مورد پیشنهادی را جایگزین کرده ام...

        باز هم سپاس
        ارسال پاسخ
        وحیده پوربافرانی
        دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۶ ۱۳:۵۹
        عرض ادب
        استادانه و پرمعناست سروده ی نابتان
        بهره بردم
        خداوند عاقبت همه را به خیر کند. انشاءا... خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۶ ۱۹:۳۸
        سلام وعرض خوش امد ...

        تشکر از حضور ارزشمند ونظر لطفتان

        بی نهایت سپاسگزارم ....یا حق ./ خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسن کریمی
        دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۶ ۲۰:۴۲
        سلام و عرض ادب جناب صادقی تذکری بجا مرحبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        علی صادقی
        سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۶ ۱۹:۳۸
        سلام بزرگوار.........ممنونتان هستم ...

        زنده باشید وبرقرار./ خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4