دوشنبه ۳ دی
یتیم شعری از بردیا امین افشار
از دفتر گل سنگ نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۶ ۲۱:۵۵ شماره ثبت ۶۰۷۶۳
بازدید : ۶۷۷ | نظرات : ۶
|
دفاتر شعر بردیا امین افشار
آخرین اشعار ناب بردیا امین افشار
|
می ریخت رود
میِ دیگر ز زلالش
می شکست سنگ
جامِ دیگر ز وصالش
می وزید باد
تا پراکَنَد به رهش لاله
می چکید شبنم
تا بشوید ز رُخَش ناله
می چید غنچه
ز چشم سیه اش اندوه
می خزید ابر
تا به تنش بردمد روح
نالۀ باران
برتافته می شد بر زمین
زوزۀ گرگ
در آسمان میرفت به کمین
می خزید جنگل
تا بَرکِشَد به رخش سایه
می نشست بهار
تا به گوشش خوانَد آیه
بر فرش گل سرخ
دخترک از رقص خسته بود
در پنجه های اشک
چشم بر جهان بسته بود
روزگار غدار
کرد بارها با دلش بازی
می سوزاند و می رقصاندش
بی آنکه زند بر او سازی
در این دنیا که ساختی
نبود کسی که گیرد دست یتیم
گلی بر دستش دهد
با خشت بسازد برایش حریم
چشم را دوخت برآسمان
ز حسرت کرد بر تو نگاهی
سینه ای پر درد امانش را برید
مگذاشت تا کِشد بر سَرَت آهی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا و جالب بود