یاد تو

سلام برادرعزیزوبزرگوارم
عاشقانه وعارفانه وزیبابود
درددلی صمیمانه وبی ریا باخالق خودتون داشتین
خوب شروع کردین ارتباط ابیات هم خوب بود وخوب هم به پایان بردید................
اما اشکالاتی هم داشت که بااجازه تون کمی فضولی می کنم
وزن شعرتون فالاتن فاعلاتن فاعلانه همونجور که خودتونم گفتین اما دربرخی ازابیات لغزش داره ازجمله بیت چهارم پنجم ششم وهفتم ..........
آتش است هر عشق که در دل فتاد
سوز جان شد ، داغ را در دل نهاد

به پروای عشق دل ، جان را سپرد
خویش را غافل ز عشق تو شمرد

دیده پر خون گشت ز خواستار دل
چاره نبود درد را ز زار دل

دل کجا عشق تو را از بر نمود
عقل کجا پروای عشقت ستود
این چند بیت پشت سرهم مشکل داره وباید اصلاح شن
وچند بیت پایانی هم نیازمنده ویرایشه ووزنش روان نیست
مثلا این بیت
لطف تو شامل حال زار ما
نزد تو خواریم همچو خار ما
ویا این بیت هم
هر که خواهد می ز جنت خورد
عشق تو را توشه ی عمرش کند
ودراین بیت هم اگه دقت کنید:
درد ما دوری ز یاد نام توست
هر دمی عشق تو را باید بجست
دردمادوری زتو هست درواقع باید بگید نه دوری زیادنام تو
که معنی روخوب نرسوندین
می خواستین بگین دردما دوری ازتوهست دوری ازنام خدا زیاد جالب نیست ومعنایی نداره
دردمادوری زدرگاه تواست
این درست تره .....
کلا باید یه دستی به سروروی شعرتون بکشید
چندبارباصدای بلند شعرتون روبخوانید خودتون حس می کنید کجاها مشکل داره .............
ازلحاظ قافیه وردیف مشکلی ندارید فقط برای اینکه زبان غزلتون هم امروزی ترشه و وزن هم بیشتر دستون بیاد وذهنتون هم ناخوداگاه موسیقیایی ترشه شعر کلاسیک بخصوص غزل زیادبخوانید ....
ومطمان باشید با تلاش بیشتربهترازاین هم خواهید سرود فقط وفقط بامطالعه ی بیشتراشعارشاعران خوب امروزی مثل محمد علی بهمنی فاضل نظری .......
موفق باشید وببخشید جسارتم رو برادربزرگوارم
نقادنیستم واشعارخودم هم هنوز گاهی پرازاشکاله تیک نقدرا فقط وفقط برای این فعال می کنم تا توی دید بهترباشه تا عزیزانی که تازه دست به قلم دارند بیشترمتوجه بشند وآنهاهم استفاده کنند ازمطالب برای بهترشدن قلمشون