چند خط گرگ پرید از شیشه ی آبی گنگ
در انتظار ضیافت دریای بنفش دور از دست
دمید هوای سنگی قبیله ی زیتونی مشرق
شروع بارش منجمد اکتاوهای مرکب مست
دیرکهای عمود مرجان کران بندرگاه
طوفانهای گرده افشانی رنگهای آزادیست
خونبهای تمام گسلهای محترق در تن قرن
و بهااار، حجم سبز علفزارهای اجدادیست
کشور پایکوبی موج وارث اثیری عطر
رویش طلایی اقیانوسهای آنجلس، در ماه
جناغ رودخانه های برفی موهوم میشکند
و ساعت پلهای شمعسوار ترانه در بیگاه
کلید موسیقیایی ییلاقهای قهوه ی کوه
رگه های سپید استدلال رگ کاجهای سیاه
اشعه ی آبی خورشید با طلوع نخل بلند
طنین سپنتای محترق مزارع عشق و گناه
چقدر ستاره ی قطبی آویخت در پگاه نو
آهنگهای خونی تسبیحهای سرخ سروستان
میان جغرافیای مشتعل مارشهای هفت آرا
عرشه های معلق مدهوش صحاری طوفان
.
.
.
چاووش پندارهای نقره ی توتم باران
بالتوی سیمابی ارابه های فصلهای کبود
ترجمان مشربه ی زمستان چکادی دور
به جز سرشت ناگهان گیاه، جز عشق نبود
زمانی مدید قعر شولای مصلح آفاق
همیشه شب مذبوح آسمانکاوهای سرود
زورق مقدس ابرها، نشان زادبوم درخت
از آرشه ی آوازهای طاق مذهب آمده بود