سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403
  • شكست حملة نظامي آمريكا به ايران در طبس، 1359 هـ‌.ش
16 شوال 1445
    Wednesday 24 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      چهارشنبه ۵ ارديبهشت

      دو شعر گمنام

      شعری از

      مهتاب دوستان(سرو)

      از دفتر سروین ۱ نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۸ مهر ۱۳۹۶ ۰۰:۰۳ شماره ثبت ۵۹۹۸۶
        بازدید : ۵۲۰   |    نظرات : ۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مهتاب دوستان(سرو)
      آخرین اشعار ناب مهتاب دوستان(سرو)

      آنگاه...
      لحظه یِ ظهور انسان فرا رسید
      سجده بر گناه!
      پس از انتظاری طولانی
      وقتی تکامل به نئاندرتال رسیده بود...
      بر سر راهم وسوسه کاشتی
       
      گناهی به طعم تمنا...
      من...رهایی
      چونان ماهی دریا...
      تشنه یِ تنفس آسمان پرواز
      تو...جلوه گری
      چونان عطر یاسِ کوچه یِ بینهایتِ راز
       
      گناهی بسان گشودن گنجینه یِ نور
      و دلپذیرتر از زلال نماز خیل فرشتگان
      گناهی که مرا آواره یِ آزادی کرد
      و تو را در عرشی تازه
      پروردگار عالم من!
       
      مرا در آغوش کشیده بودی
      پشت خشمت...
      باده در قلبم می ریختی
       
      و من، شهریار ملک جبر...
      با سقوط به سلطنت رسیدم
      حالا جهان برای من شد
      و من...
      برای تو...!
       
      دوباره در باغ سیب شدم...
      چقدر عشق هولناک است!
       
      ***********
      به آغوش کدامین حس دل بسپرم؟
      وقتی از دور...
      مرا ستایش می کنی
      و انکار...!
       
      نه آفتاب را می پرستم...
      نه مهتاب
      با چشمان بسته...
      از شمیم یاس های سپید باغت
      قلبم تو را خواهد یافت
       
      آنگاه که تو را یافتم
      و چشمانم به ستایش تو گشوده شد...
      به آغوش کدامین حس دل بسپرم؟
       
      پ.ن : تقدیم به اساتید و همراهان عزیزی که در این مدت کوتاه افتخار حضور در کنارشان را داشتم و آموختم از محضرشان
      ****************
      این هم چهار بیت از غزلی که ناتمام می نویسمش :
       
      هوای مهر بهاری دگر به خاطر نیست
      و این حجوم برف پاگرفته عابر نیست
       
      نه هرکه ساز واژه دلنشین بنواخت
      دلی اگر به سکوت هم بشکند شاعر نیست
       
      هماره خلف عادت عقل سپردم‌ راه
      در این خلاف آمدِ من یکی مسافر نیست
       
      تمام قصورشان به فرض به گردن من
      ولی هرآنکه می رود همیشه قاصر نیست...
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0