تولد سپید

سلام مجدد خدمت ابوالفضل عزیز و مهربانم
طبق قولی که داده بودم بازگشتم تا در حد وسع دوستانه، عرایضم را خدمتتان سیاهه کنم .

شعرتان بسیار زیباست:

_فضایی خاکستری و موهوم
_انتخاب واژگانی هم سو با قصد شاعر و شعرش
_تصویرسازی هایی بکر
_بیان حالت انزجار
_روایت یک تاریخ با طعم تابلوی نقاشی لغات
و...

این ها ویژگی هایی هستند که اکثراً در شعر کلاسیک معاصر متولد شده اند و حاصل بسط هنرهای هفتگانه به یکدیگرند.
به خوبی از این پتانسیل های بیانی و تصویری برای بیان معنا و القای احساس استفاده کرده اید.
عرض تبریک
*********************************************
زندگی کردن و غزل گفتن!
زندگیمان چه حال خوبی داشت
تا جنون سر رسیده بود از راه
توی گلدانمان تبر میکاشت

شروعی موثر و تاثیر گذار
به قولی سریع رفته اید سر اصل مطلب و ضرب الاجلی جرقه را در ذهن مخاطب روشن کرده اید.
تبر کاشتن در گلدان
آن هم توسط جنون!!!
چه تصویر زیبایی
البته تمام این واژه ها نمادین هستند(گلدان و تبر و جنون!)
**********************************************
شعر ها را کمر شکن کردند
در مجالی که شعر،عریان بود
توی حلقوم قالب شعری
جای چاقو و نخ فراوان بود

شاید اگر بخواهم فقط سلیقه ی خودم را در نظر بگیریم این بند را زیباترین قسمت شعر می دانم.
کمرشکن کردن اشعار!!
چه اعتراض کوبنده و هنرمندانه ای!
"توی حلقوم قالب شعری
جای چاقو و نخ فراوان بود"
یکی از بهترین تصویر سازی های شعر
چاقو و نخ و حلقوم همه تداعی کننده ی شرحه شرحه کردن و بخیه زدن هستند.ویران کردن و سپس درصدد درمان برآمدن!
حقاً که فضای هنر به خصوص ادبیات به این وخامت هست!
متاسفانه
***********************************************
دکمه دکمه لباس شعرم را
بازکردند و بوسه ها چیدند
بعد هم روی صورت شعرم
هی اسیدِ "سپید"* پاشیدند

دکمه می توان استعاره از مصرع ها دانست
شاعر حکایت درد را می کند.......زیبایی و بکارت شعرش را از بین می برند و به حریمش تجاوز می کنند و سپس بر زیبایی های آن اسید می پاشند.
مثل نمک خوردن و نمکدان شکستن
"سپید" هم ایهام زیبایی است........این دو وجهی بودن معنا را بسیار می پسندم.هرچند شاید که معنای دور تر مد نظر شاعر بوده است.
***********************************************
اندکی هم مرا نظاره کنید
توی تاریک خانه ی تکرار
کاخِ ویرانه شد،تن شاعر
وای از این عابران بی مقدار

پایانی اثر گذار که اگر از اول شعر را با تعمق بخوانیم محال است تلنگر نخوریم.

***********************************************
در کل از این چهار پاره بسیار لذت بردم.
به خاظر احساس بدیعی که داشت.
تورق احساسات زیباست
گاهی گلایه و شکوه مثل شعر شما راهگشای خیلی هاست.
خوشحالم که احساس شعرتان هجران یار و درد عشق نبود و حرفهای تازه و نویی را مطرح فرمودید.

پرگویی هایم را ببخشید
در اوج باشید دوست عزیزم