سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دلم...

        شعری از

        سید رضا موسوی

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۰ ۱۳:۴۰ شماره ثبت ۵۹۵۵
          بازدید : ۱۱۲۶   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید رضا موسوی

        دلم بازیچه ی تصویر یک شهر است

        که مردم در برش آسوده میخوابند

        و زن ها بیوه میمانند

        من و چندین پسر یا دخترک با یک نگاه گنگ

        یتیمی را برای شهر از بر میسراییم باز

        و م ن این بار هم غرق از عرق خیسم

        سکوتی زجه میزد در گلویم : باز شو راه نفس تنگ است

        و من بغضی فر خورده برای التیام زخم هایش کرده ام ارسال!

        عجب بازی نامردان برایم تازه گی دارد

        که هر بار از دری تازه سرم را با کلاهی چون میآرایند! ...من هم با فریبش ضرب میگیرم

        که گویا آیه نازل شد : "دلا تا کی در این زندان فریب این وآن بینی"

        من از روزی که فردا را به حسرت خیره میماندم

        شنیدم زندگی در زیر پای سم اسب تیز پروازی ست

        سوارش یوسف زهرا

        نگاهش سوی محرومان

        و این فردا ...خدایی هم تماشاییست

        و من تنها ترین تنها پرست شهر

        خودم را دل خوش تنهایی ام کردم

        که زیبا میشود در کنج عزلت پادشاهی کرد

        برای عشق مهدی شعر ها را در قلم تزریق کرد و نعشه بازی دید از کاغذ

        سرنگم بر رگ اشعار نا موزون مردی هیز

        خودم را رسم کردم در دو بیتی ناب - نه- ناباب!

        : من اینک التیام زخم از بستر نمیخواهم

        من اینک زن نمیخواهم

        که ثروت هم نمیخواهم

        فقط تنهایی و سوز عبادت میشود لذت

        نگاهم کن

        صدایم کن

        شبی مهمان خوان با صفا یم کن...

        پ ن:

        آقا جان دلم تنگ است برای سفره هفت سین شما

        میدانم نوروز را جشن میگیری به عشق شیعیانت در این سرزمین و دعایشان میکنی

        مرا هم فراموش نکنی آقا

        سرودت را ترانه کرده سنجاقک

        نشسته بر سر میخک...

        وراجی ممنوع

        باشه

        باشه

        باشه بابا ما رفتیم

        سید رضا موسوی 27/12/90

        و من الله توفیق

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8