نی نامه ( 1 )
بشنو از نِی چون شکایت می کند
از غمِ دوری حکایت می کند
از نیستانی که از روزِ الَست
نِی جدا شد تا که گردد مستِ مست
فارغ از فردای ناپیدای خود
شد روان از ناله ی شیدای خود
شورِ شیدایی به سر بنهاده بود
در بیابانِ ضلال افتاده بود
از نفیرش عالمی دیوانه شد
هر کسی از منزلش بیگانه شد
بی گمان نِی صورِ اسرافیلِ ماست
ناله ی نِی وحیِ جبراییلِ ماست
گر سَرافِل بَر دَمَد در صورِ خود
مُرده بر خیزد چو نِی از گورِ خود
آیه ها خوانَدَ زِ بَر نِی از درون
نغمه ها از پرده ها آید برون
گه چو نهری می رَوَد انَدر رَوان
گه چو طوفانی شود در جسم و جان
هم وصال آرَدَ پی اَش هجران بُوَد
هم ندای عالمِ حرمان بُوَد
نی دوای دردِ بی درمان بُوَد
مَرهَمی بر زخمِ مجروحان بُوَد
شور و غوغا کرده نِی در این جهان
عالمی را داده نِی شور و فغان
هم چو معجونی زِ نِی را کس ندید
گه ملایم گشته او گه بس شدید
مجتمع گردیده در ذاتش مَواد
هم جَراحت آورد او هم ضَماد
استقبال از مثنوی نی نامه ی حضرت « مولانا »
این نی نامه در 4 فصل سروده شده
توضیح :
برخی معتقدند اول حکایت است بعداً شکایت
و برخی عکس آن را : اول شکایت است بعداً حکایت
در نسخه ی « نیکلسون » بیت اول نی نامه چنین است :
بشنو از نی چون حکایت می کند / از جدایی ها شکایت می کند
اما در برخی از نسخه های دیگر بیت اول نی نامه چنین آمده :
بشنو این نی چون شکایت می کند / از جدایی ها حکایت می کند
و نی نامه ی « جامی » نیز با این بیت آغاز می شود :
نی که آغاز حکایت می کند / زین جدایی ها شکایت می کند
دکتر نادر مسلمی ( ن م قطره )
بسیار زیبا و فرحبخش بود
دستمریزاد