عنقریب
عنقریب است ماه تابانم زمغرب سر کند
سعی مابین صفا و مروه چون هاجر کند
چون طواف کعبه را نیکو بجا میآ ورد
جبرئیل همراه او لبیک را اظهر کند
میفرستد یک درودی را بجدش مصطفی(ص)
بوسه بر سنگ سیاه مانند پیغمبر کند
بهره گیرد از تمامی ممکنات این جهان
تاورودش در جهان بسیار روشنتر کند
جمعه میباشد نماز جمعه را آرد بجا
ماهواره آن نمازش در جهان اخبر کند
خوش بحال آن کسی آنی قبولش میشود
گر کسی باور نکرد باید که ترک سر کند
مهر حق بر صفحه باطل بکوبد آنچنان
بر لوایش واژه الله با اکبر کند
ذره ای از علم و صنعت تا کنون پیدا شده
چونکه آید علم را درحد والاتر کند
میشکافد ذره را احیا نماید هر اتم
علم را بالا برد منزل به هر اختر کند
زخم بد خیمی میان خلق پیدا گشته است
مطمئن هستم که او این زخم را نیشتر کند
معتقد هستم به آنچه گفته ام از فکر خود
هرکه را باور نباشد گو ؛ رهی دیگر کند
علم نا آموختم ( گمنام ) میباشم همی
آرزو دارم اثر ؛ ازبی اثر ؛ اثمر کند .
جمعه بیست هفتم مرداد نود شش .
پ ن استدعای عاجزانه دارم درباره این غزل اساتید عزیز ازلحاظ کیفیت
فکری آنچه را حقیر سرودم مورد تایید هست یاخیر ؟ زیرا
بعضی معتقند که حضرت از امکانات امامت وخدایی
استفاده میکند