سه شنبه ۲۹ آبان
قاتل زیبایی یاس شعری از سیف اله کاشانی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ ۰۲:۵۵ شماره ثبت ۵۶۳۰۰
بازدید : ۲۵۰ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب سیف اله کاشانی
|
قاتل زیبایی یاس!
می بینی؟!
می بینی چگونه آتش زده ای؟
به هرچه گلزار امیدواری بود...
می بینی چگونه پرده انداخته ای؟
بین گل بندگی و حق معبود...
می بینی چگونه راهی کویر غربت کردی؟
هر کودک دل شکسته از غمزه ناچیز خدا
هر پیچک پاخسته که بود در پی شاخه آبی وفا
بس کن!
به خدا بس کن اگر می خواهی
خورشید همان نور سخاوت تابد
ماه همان مهری که ازل داشت
بر دست سحرخیز گدایان ریزد.
بس کن
بس کن که دگر پرگشته
از کینه و نفرت و حسدورزیها
هرجامی که خودش یک روزی
پر زعشق بود و صفا و مهرورزیها
بس کن
بس کن که دگر جایی نیست
که نیش آکنده به زهر یک ظن
پیش چشمان خطرناک هراس
به کمین نشسته در همسایگی دندانها
در پی کشتن یک کور
یا که یک شل
یا که یک زاغ نباشد
که مبادا شاید
نگاهش پی مالش
پایش به دنبال منالش
یا هوسش پی الماس و طلایش
باشد و او تا به دم مرگ بنالد.
بس کن
بس کن که اگر دیر بجنبی
ما غربت زدگان دشت دنیا
که گمراه شده به افسون تو بودیم
که دست از همصحبتی یار کشیدیم
که نخ وصل خود و یار بریدیم و
سپس خود به دست تقدیر سپردیم
در پی تو
- آن قاتل زیبایی یاس –
بگردیم و بگیریم
انتقام آن عطر دروغ
آن جرم بزرگی که بیانداختی بر گردن یاس
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام بسیار خوشحالم که در جمع شما هستم و امیدوارم بتوانم در کنار شاعران خوش ذوقاین مجموعه، پیشرفت کنم | |
|
سلام و عرض ارادت سپاس فراوان از لطف شما | |
|
با سلام خدمت شما استاد گرامی در محضرتان شاگردی خواهم کرد سپاس از لطف شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.