دوشنبه ۵ آذر
|
دفاتر شعر مستانه دادگر (ماهور)
آخرین اشعار ناب مستانه دادگر (ماهور)
|
باید بنویسم
تا عشق در سرزمینم
دوباره
شاهد مرگ بوسه ها نباشد
ما
دخترکانی بودیم
که از درخت باورهامان
چیزی جز توت حسرت
بر دامانمان میافتاد
و در آسمان
خدایی با بازوانی ستبر
ابرهای رویایمان را
یکی یکی کنار میزد
باید بنویسم
زنی در روزهای سرد و تکراری اش
یاخته هاب عقلش را
دوباره
به روشنای کذب چشم معشوق نسپارد
باید بنویسم
تا تقویم فرشته نشان بهشتی ام
از مکر ابلیس یائسگی
نجات یابد
باید در حضور کاهنان هراس
شیرینی بوسه ی چهل ساله اش را
انکار کنم
باید بنویسم
تا زنی عادی نباشم
ظرافت را
حتی از دل سنگ هم که شده
بیرون بکشم
تا همه بدانند
که از روز نخست اختراع الفبا
من .....شعر میخواندم
شعر میگفتم.....
شعر می شدم!
#مستانه دادگر
#ماهور
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و شورانگیز بود