طنز
اَلا یا اَیُّهَا اَلسَّرمَست و کاندیدِ رقابت ها
بیا آماده شو بهرِ وزارتها، وکالت ها
برایِ جَلبِ آرایی زِ خلقُ اللهِ سر در گُم
بِزن مُخ های مردُم را نترس از این مَلامَت ها
سخنرانی، بَنِرها و تراکت و رفت و آمدها،
صدو پنجاه و یک تَرفَند عیان کن در قرائت ها
دلِ تاریکِ خود را کُن منوَّر با چراغانی
ریاکاری نباشد چون تو در کارش، صداقت ها
بزن بر طبل بی عاری، بکَن بنیانِ بی کاری
خلایق بی خبر باشند از انواعِ بشارت ها
دَغَل کاریّ و لا پوشانی و اینها... چه می دانم
خودت را جا بزن درکف زدنهای جماعت ها
هزاران وعده بنما و فراموشش نما بعداً
چه می داند کسی ، کتمان کن اصلاً این حماقت ها
اگر نوکیسه ای چون تو کلاهی زین نمط بافد
کند جبرانِ مافات از وَرای آن اِمارت ها
کشد کارَت ز خوش نامی به بد نامی اگر آخر،
حمایت می کنند از تو روابطها، قرابت ها
تورا رندانه گفتا عندلیبی نکته ها؛ بشنو!
که طومارَت نپیچد درَهَم اربابِ کرامت ها
اَلا یا اَیُّهَا اَلشّاعر که طنّازی کنی گاهی
از آن ترسم نظر بازان زنندت اَنگِ آفت ها
غلامرضا مهدوی
مدیر موسس سایت ادبی شعرناب
فکری احمدی زاده (ملحق)