دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
میسپارم این حضانت غریب کوه عشق را
به انعکاس نقره گون ماه، در حیات آفتابها
به رزم سبزوار جنگلی ،شیان آیه های ِسرو
به شام آخرین بوسه های دیر در تب انقلابها
چه صوفیانه در حضور رودها عبور کَرد
والی خسته در ستیغ موجهای گرم خون
و غمگنانه در سکوت من طنین گامهاست
از مُلازِمان قلعه های در بداهه ی جنون
و شاپرک بِه هستن بنفش شعرهای من
میان عطرهای نرم منجمد هلول میکند
ز سینه ریز مِهر- تپه های زرنگار ،باز
هزار ، کالِ وهمناک ِ بینشان، اُفول میکند
کرانه ی آبی غزل ، سفینه ی گات نرم نُت
تنیده بر شیار سخت شب ، به ابتلای رنگ
نوای نسترن، ساحت سماعهای لیلیانگِی
شروع برف،در شکوه صلیبهای بیدرنگ
کبودی حریق برجهای سرخ-جام چشمه ها
میانِ لُجه های فصلهایمان روان نبود
مجلی قصیده های بهارگون، تشنه ایست!
و شورش اُریب آبراه ِ آسمانی ِ خَزان نبود
نَوید پامجالهای دستهای بسته ی کَسی
به اوج اَبرهای همیشه نورسِ گِریستن
و شیشه های کعبه ی مُشجَر نخلزارها
به نبضِ شهابناکی گوشواره های زیستن
غزاله ی نوید آبریزگان ساحل فراخگَرد
نبرد داستان رَعدها و ببرِ مرزباننامه ها
طلوع مشرقانه ی قیصری زِ بزمگاه اُفق
محمّدی دگر ، سُرور یشمزارِ واپسین چکامه ها
بوی لَختی کتان و آبنوس و شمعهای یخ
و فار سنگی غرق در تموج هفتبحر نور
گذار فاخته بر شکوفه - شاخسار ماه نو
و بارش مُنجی ِ رازناکی خدایگان حضور
16:17
|