يکشنبه ۲ دی
بی خوابی شعری از محمد فروزان
از دفتر یک قصه، دو آدم نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ ۱۵:۱۲ شماره ثبت ۵۳۷۵۹
بازدید : ۵۲۱ | نظرات : ۲۷
|
آخرین اشعار ناب محمد فروزان
|
سحر شد و باز من بیدارم
پنجره نیمه باز و صدای اذان
در زمستان سرد بهمن ماه
من اما گرمم شبیه آدمی تب دار
مسخ شده ام از آن روز که خندیدی
تو به من
و من آوار شدم
روی خروارها سکوت و حسرت
تو به افق نگاه کردی
و من به تو
تو به ساعت
و من به اشارتهای روی تو
...
به خواب میروم کم کم
به لالایی جاروی رفتگر پیر
تو ولی بیدار مانده ای در خواب من
با تمام وقار از پیش تعریف شده ات
مهربانیت را به رخ میکشی
(م.ف) بهمن 95
روزگارتان همیشه همچون روز عشاق
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض احترام استاد بافقی متشکرم از حضورتان | |
|
سلام و عرض احترام استاد عجم از حضورتان خرسندم و سپاسگزار | |
|
سلام دوست عزیز لطف کردین. سپاسگزارم | |
|
سلام جناب اسدزاده از حضورتان سپاسگزارم | |
|
سلام برادر بدر عزیز سپاس فراوان | |
|
سلام و عرض احترام از حضورتان خرسند و سپاسگزارم | |
|
سلام و عرض خوشامد جناب خسروی فرد متشکرم دوست عزیز | |
|
سلام و عرض ارادت جناب رمزی بزرگوار از لطف شما سپاسگزارم سلامت باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض احترام از نگاه زیبای شما سپاسگزارم | |
|
سلام و عرض ادب استاد بزرگوار از حضور گرم و صمیمی شما سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.