چهارشنبه ۵ دی
عمو زنجیرباف ( ۲ ) شعری از محمود خرمی فرد
از دفتر عمو زنجیر باف نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ ۲۳:۳۸ شماره ثبت ۵۳۲۵۹
بازدید : ۵۰۲ | نظرات : ۲۵
|
آخرین اشعار ناب محمود خرمی فرد
|
( ۲ )
عمو زنجیر باف !
زنجیراتو بافتی ؟
برای چه کاری،
چن تا ازش ساختی ؟
سرِ نیش کشیدی
پشت کوه انداختی
جاده رو گرفتی
هرچی میشد تاختی
عمو زنجیر باف !
دل نگرونیم همه
دلامون صافه
آبِ رونیم همه
عمو زنجیر باف !
کجایی زودتر بیا
آسه آسه نیا
یه کمی تندتر بیا
طاقتِ ما دیگه
گذشته از لب مرز
باغچه های خونهَ ت
پراز علفهای هرز
اگه گم میشدیم
بازم تو پیدا بودی
شیطونی میکردیم
خیلی شکیبا بودی
اسم و رسمت هنوز
شریفه مثل دیروز ؟
کار و بارت چی شد
ردیفه مثل دیروز ؟
نورت از دل گذشت،
دَمِت مسیحا شده
با تلألوئی که
مثل شمیـسا شده
عموزنجیرباف !
بیخبریم ما همه
دَرو واکن ببین
پشتِ دریم ما همه
مثل یک چوبِ خشک
بی ثمریم ماهمه
آب که از سر گذشت
بی اثریم ما همه
عموزنجیرباف !
کاش الان اینجا بودی
تو روزای سختی
کنار ماها بودی
نکنه یه جایی
موندی سر دوراهی
هنوزم مشغولی
دنبال روز و ماهی
عمو زنجیرباف !
از پشت کوه ها بگو
ازنخودچی کشمش،
توشه ی بابا بگو
تموزِ تابستون
چله ی سرما بگو
این سکوتُ بشکن،
دردتُ با ما بگو
...
|
نقدها و نظرات
|
از لطف ونظر شما سپاسگزارم. | |
|
از لطف ونظر شما سپاسگزارم. | |
|
از لطف ونظر شما سپاسگزارم. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود
بسیارزیبا و بااحساس بود