پنجشنبه ۶ دی
دویی آمد یکی را سرنگون کرد شعری از سعید مطوری
از دفتر گلشن نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۴۸ شماره ثبت ۵۳۰۵۸
بازدید : ۶۱۸ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب سعید مطوری
|
دویی آمد یکی را سرنگون کرد
ان الحق گفته سر را در جنون کرد
به غفلت عشقبازی پر خطر شد
درخت عشق را مجنون ثمر شد
چو کوران بی نظر راهی نداند
گدایند منزل شاهی نداند
به وقت حاجت و راز و نیازش
خدا روشن شود در رمز و رازش
چو روشن راه بر وفق مراد است
به غفلت آمد و دینش به باد است
به دین باید یگانه پروری کرد
فقط در دل خدا را رهبری کرد
اگر در دل خدا کم رنگ باشد
به خلقش رهبری را ننگ باشد
خدا باید به دین باشد همه وقت
اگر خواهی سعادت مردحق هست
علی باشد چو رهبر در زمانه
به هر وقتی علی باشد میاته
خدا را در علی واران نظر کن
به غیر آن علی از جهل گذر کن
جهالت درهوشیاری کمین است
کمی دقت کنی بی دین همین است
ز هوشیاری کم زندان جسم شد
ز روح خود گذشت مهمان جسم شد
خدا در روح باشد خوش نظر کن
شبی بگذر ز خانه خوش سفر کن
سفر باید که هوشیاری هویدا
همه روشن شود راههای پیدا
سعیدمطوری/مهرگان
از دفتر گلشن
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.