پنجشنبه ۲۹ آذر
سرباز غریب شعری از محمد لطیف پور
از دفتر سربازی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵ ۲۲:۲۱ شماره ثبت ۵۲۶۱۷
بازدید : ۴۴۸ | نظرات : ۱۷
|
آخرین اشعار ناب محمد لطیف پور
|
مثلِ سربازِ غریبی که به راهش خطر است
قلبِ بیچاره ی من ، در پیِ تو در به در است
پادگانی شده اینجا ز فراقت ای دوست
بس که کارم همه دلتنگی و خونِ جگر است
لشکری همچو منِ غم زده اندر پیِ تو
هر چه گفتند و نوشتند بیا، بی اثر است
حالِ من حالِ همان افسرِ تبعیدی هست
آنکه چون من ز خطا و گنهش، بی خبر است
با توام با تو که سرداری و بالا دستی
باز سربازِ تو محتاج همان یک نظر است
سالها رفته ولی ،عشق تو،کی کهنه شود؟
سالها دام و کمینم ،همه از یک نفر است
تو وَ یاسوجی و مو هم مِ کویرُم چه کِنُم
اَر بخی فاصلَمو قدر همی یک سفر است!*
* : بیت آخر : لری بویراحمدی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.