چهارشنبه ۲۸ آذر
منو حال خراب... شعری از داوود بنی خلف
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۵ ۱۰:۴۷ شماره ثبت ۵۰۲۸۱
بازدید : ۶۳۸ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب داوود بنی خلف
|
یاد انروز بخیر....منو یک کت و شلوار .... منو یک لیوان...منو لیوان نیمه خالی از باد و شراب...نم نمک بارانه عجیب...نم نمک اشک روان.... یاد انروز بخیر....به خیال خود مردم .... چه ظواهرها ساختم تا گیرت اندازم...چه نگین ها که به دست و به لباس و به درونم بافتم....همگی دود شدو رفت هوا....یاد ان روز بخیر...لب آن بوم بلند....ایستاده در روی خدا....گله از بخت لعین....شکبه از کار خدا.... نم نمک غرق دواشک...نم نمک میگشتم مست.... تو ناگفته از حال خرابم عکس گرفتی....لیوان در عکست افتاد...کت شلوارم افتاد...ان منم لب پرتگاهه آن بوم...صورتم روی نگاهت نیز نداشت....عکسم از پشت چه زیبا بود....گویای مرگ همه ی عاطفه هاست.... انروز مست و خماری بودم ...عاقلو صاحب جام شرابی بودم...ان زمان قصد و تصمیم بر فرار از لب پرتگاهای جهان کردم...توبه از عشق و دوای دل عاشقان کردم....انروز و فرداهایش بگذشت و باز دیروز....نزدیک تو گشتم و دوباره دردلم عاشقی را پنهان کردم....دوست ندارم شراب و می دیروز به امروز کشد...چون نای و توان نگه میل و سبوی دوست ندارم....ای که امروز دو چشمم را بستی.... منم امروز شرابم برپاست...تو دلیلش باشی....مستی ام باز مبارک باشد.....
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.