سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        آی درد بی دردی گرفته!

        شعری از

        علی اسماعیلی

        از دفتر دل عالم نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۵ ۱۳:۵۷ شماره ثبت ۵۰۲۴۶
          بازدید : ۴۸۲   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی اسماعیلی

        گه می شوی آماج تیری از زمانه
        تیری که دارد از خودت بسیار نشانه

        تیرخودی بر عمق جانت می نشیند
        شلیک ز نزدیکست دقیق و ماهرانه

        زخم خطرناک و بزرگی دارد این تیر
        زخمی که جایش تا همیشه یادمانه

        زخمیست جان سوز، داغ و تب دار
        انگار وجودت روی یک آتشفشانه

        زخمش نه مرهم دارد و نه التیامی
        دردش توان را ، در تحمل ناتوانه

        گویند که با صبر ، سنگ شود لعل
        آیا علاج صبرست با اشک شبانه؟

        اما بدان، صبر است علاج ناعلاجها
        آنجا که صبر در انتخاب تنها نمانه

        درد تو را جز صبر نباشد هیچ گزینه
        هوده ندارد صبر و هم اشک روانه

        درمانده هستی از علاج درد جانکاه
        زین رو تمام تار و پودت در فغانه

        آخر تو عادت میکنی با درد جانسوز
        چون درد و زخم همواره باتو میهمانه

        کم کم وجودت میشود آمیخته بادرد
        از تو فقط انبوه درد ، مانده میانه

        خود کوه دردی، مهربان درمانگر دی
        بر کوه درد، تیری رسد گیرد کمانه

        وقتی عقابی تیز چنگ بر تو نشیند
        بر پیکرت باشد به سان یک سمانه

        در شهر شهره میشوی به مرد بی درد
        چون تیر و آن زخم عمیق باشد نهانه

        آی درد بی دردی گرفته! مرد بیدرد
        این واژگان بر پیکرت چون تازیانه

        وقتی علاج درد بی دردیست، آتش
        در آتش و دردی چرا پس ناشیانه!

        سرریز شو از درد درون، آتشفشان شو
        ای کوه درد ، آتش بریز بر هر کرانه

        علی اسماعیلی ، ۱۵ اسفند ۹۴
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۵ ۰۴:۰۱
        درود جناب اسماعیلی عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        ولی جسارتا موزون بنظر نمی رسد
        مثلا مصرع دوم خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۵ ۰۹:۲۴
        ز علی شناختم من به خدا قسم خدا را
        سلام و درود بزرگوار
        آفرین خندانک خندانک خندانک
        عید آب و آینه و شمعدانی و گل
        خندانک خندانک خندانک غدیر خم سرشار از مل و بلبل بر شما و خانواده ارجمندتان مبارکباد خندانک خندانک خندانک
        به فوران من دعوتید خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مصطفی رضاوند
        دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۵ ۲۰:۴۲
        احسنت ولی موزون نیست خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۸ ۲۱:۲۱
        درودتان جناب اسماعیلی عزیز
        بسیار زیباااااااااااا و دلنشین
        قلمتان جاری
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۸ ۲۱:۲۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۸ ۲۱:۲۱
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4