سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        کوفیان یا نامردان؟

        شعری از

        علی رفیــــعی وردنجانی

        از دفتر علی رفیعی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ ۱۰:۰۴ شماره ثبت ۴۹۶۳۷
          بازدید : ۸۴۵   |    نظرات : ۲۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی رفیــــعی وردنجانی
        آخرین اشعار ناب علی رفیــــعی وردنجانی

        نقاش ، روی پیکر تو سر نمی کشد
        حتی کنار نعش تو ، مادر نمی کشد

        گفتند : سمت کوفه بیا ؛ عهد بسته ایم
        اینجا کسی به روی تو خنجر نمی کشد

        خنجر که هیچ ؛ از سر اهل حرم کسی
        وقت فرار ، چادر و معجر نمی کشد

        اما تمام نامه ی آنها دروغ بود...
        این ماجرا به یک شب دیگر نمی کشد

        با قلب های سنگی و شمشیر آهنی
        دیگر دلی به سوی حرم پر نمی کشد

        ......................................................................
        علی رفیعی وردنجانی پریش
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ۱۸:۱۵
        درود بزرگوار
        آیینی بسیار زیبا و شورانگیز خندانک خندانک خندانک
        علی رفیــــعی وردنجانی
        علی رفیــــعی وردنجانی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۶ ۱۵:۰۴
        سلام استاد ممنونم
        ارسال پاسخ
        خدابخش صفادل
        چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ۰۷:۰۵
        درود!خوب بود،آفرین.
        علی رفیــــعی وردنجانی
        علی رفیــــعی وردنجانی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۶ ۱۵:۰۴
        سلام و درود

        ممنون از لطف جنابعالی
        ارسال پاسخ
        علیرضا کاشی پور محمدی
        چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ۰۷:۲۳
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        علی رفیــــعی وردنجانی
        علی رفیــــعی وردنجانی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۶ ۱۵:۰۴
        سلام و درود بر شما
        سپاس
        ارسال پاسخ
        عباس زارع میرک آبادی
        چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ۰۷:۴۰
        سلام دوست خوب من

        از این سروده ی مبارک فیض بردم
        اجر شما با صاحب منظور
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        علی رفیــــعی وردنجانی
        علی رفیــــعی وردنجانی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۶ ۱۵:۰۵
        سلام ودرود
        بسیار لطف کردین
        ممنون
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ۱۴:۱۷
        درود بر شما خندانک خندانک
        علی رفیــــعی وردنجانی
        علی رفیــــعی وردنجانی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۶ ۱۵:۰۵
        سلام ودرود استاد انصاری عزیز
        ممنونم
        ارسال پاسخ
        باقر رمزی ( باصر )
        جمعه ۵ شهريور ۱۳۹۵ ۰۸:۰۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام و عرض ادب فرهیخته بزرگوار
        لذذذذذذذذذذذذذذذذت بردم
        درود بر شما
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        علی رفیــــعی وردنجانی
        علی رفیــــعی وردنجانی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۶ ۱۵:۰۶
        سلام و درود
        ممنون استاد
        ارسال پاسخ
        شریف شریفیان
        جمعه ۵ شهريور ۱۳۹۵ ۱۸:۰۵
        درود بر دوست بزرگوارم
        حضرت رفیعی گرامی
        اشعارتان را دوست دارم
        درود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی رفیــــعی وردنجانی
        علی رفیــــعی وردنجانی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۶ ۱۵:۰۷
        سلام استاد شریفیان
        لطفتان مستدام
        ممنون از محبت شما
        ارسال پاسخ
        علی رفیــــعی وردنجانی
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۲۱:۰۰
        ممنونم از همه
        داود حضرتی  متخلص به یغما
        چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۹۷ ۱۸:۲۱
        احسنت و پاینده باشید
        علی رفیــــعی وردنجانی
        علی رفیــــعی وردنجانی
        جمعه ۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۲۴
        سلام و درودجناب حضرتی عزیز
        تشکر از نظر لطفتان
        سربلند و پیروز باشید
        در پناه خدا
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۹۷ ۱۳:۵۶
        سلام و درود بر جناب امید عزیز
        خندانک خندانک خندانک
        علی رفیــــعی وردنجانی
        علی رفیــــعی وردنجانی
        جمعه ۶ مهر ۱۳۹۷ ۱۰:۲۵
        سلام و عرض ادب جناب طهماسبی(شوکران) گرانقدر
        از لطف و نگاهتان ممنونم
        در پناه خدا
        ارسال پاسخ
        جواد کریمی
        جمعه ۶ مهر ۱۳۹۷ ۲۳:۲۱
        درود بر شما جناب رفیعی

        با قلب های سنگی و شمشیر آهنی
        دیگر دلی به سوی حرم پر نمی کشد

        عالی بود👌⚘⚘⚘
        علی رفیــــعی وردنجانی
        علی رفیــــعی وردنجانی
        شنبه ۷ مهر ۱۳۹۷ ۱۹:۵۵
        سلام و درود حضور جناب کریمی عزیز
        ممنونم از نظرلطف جنابعالی
        پاینده باشید
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        پنجشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۳:۳۱
        نقاش ، روی پیکر تو سر نمی کشد...
        درودتان جناب رفیعی دوست و برادر فرزانه و گرانقدرم
        بسیار زیبااااااااا و دلنشین
        اندیشه تان هماره زلال
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        پنجشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۳:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        پنجشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۳:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        پنجشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۳:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        پنجشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۳:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        پنجشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۳:۳۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین به چین زلف تو آید به بتگری آموخت هزار بلبلِ دستانسرای عاشق را بباید از تو سخن گفتنِ دری آموخت برفت رونق بازار آفتاب و قمر از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت همه قبیله من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت
        شاهزاده خانوم

        دل های ما به صحن حرم خوش نمی شود ااا ما هم چنان کبوتر بی آشیانه ایم
        محمد حسنی

        م گفته ها را شنیدیم ناگفته ها را در بغضی فرو بردیم دیدیم رسیدن ز گفته ها نمی آید
        شاهزاده خانوم

        درویش ها به فقر خیانت نمی کنند ااا ما دست های پوچ به یک هیچ قانعیم ااا بیت دوست داشتنی بود بازم نوشتم
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        قلبم چنانش می تپد کز پیرهن بیرون جهد ااا آیَد کنار قلب تو عشق و سلام ات بر دهد ااا بخشی از یک غزلم ااا سپاس بدروددد

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1