سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        پدر شر

        شعری از

        علی غلامی

        از دفتر غرور پاییز نوع شعر افراغ اندیشه

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۳ شماره ثبت ۴۹۴۱۹
          بازدید : ۶۶۱   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ما فقر محض هستیم و از خود هیچ چیز نداریم و هر چه در عالم است از خداست کاری نمی توانیم بکنیم بی اراده اش و خواست او و تنها سرمایه ما فقط خداست!!! تمام نیرو و فکر و هر چه داریم تحت فرمان اوست!!
        پدر شرخندانک
        چه زود
        پا به زندگانی گذاشت
        چه ناخوانده
        چه بی امان
        چه ناسازگار
        با فضای پیرامون
        با سن و سال
        و سرمشق زندگی و اصل و تبار
        دانه کاشتیم
        خوشه های غم برداشت
        دلخوش به داشت کردیم
        و چه امیدوارانه می آموختیم
        کاشت - داشت - برداشت
        اما هر برداشتی
        بر...نداشت
        بر که خورد.....
        ورق هایی رو شد که در آن
        تقسیم سختی است
        هیچ گاه حل نشد
        خارج از قسمت هایی
        که سهم تنهای ما بود
        باقی مانده است
        باقیمانده ای
        مقسوم علیه هایی
        علیه مقسوم
        در این شب های فاصله دار
        نامه ات تا برسد
        یادمان نمی آید
        باران بند خواهد آمد!
        سرنوشت همین را می خواست!؟
        آخرین امید دهقان جای دانه
        تخم چشم مترسک بود!
        گرم حورالعین اجاقی
        با خنده هایی منطقی
        یلدای فراق است!
        .
        تا خوب بدانیم
        چگونه باید لب فرو بست
        از یاد نبرد
        و منتظر ماند
        و بس چندان که باید!
        تو بگو برایم حالا....
        خدا را ارج نهم...
        یا او را بنامیم پدر شر!؟
         
        پ.نخندانک
        ملالی نیست،...هست،..نیست
        علی غلامی - مرداد پا به شهریور 95
        شهر من کرمانشاهخندانک
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۲۰
        بسم الله الرحمن الرحيم
        لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم خندانک
        استاد نازنینم عمیق سرودی عمیق خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        لطفا تنها همانطور که قبلا عرض کردم سروده های نسبتا طوالانی را یکم انکارد نمائید فاصله سطر ها بعضا تریبت سطر بندی مخاطب را کمی استندبای مکثی می کند تا بگیرد!!
        موفق و سربلند باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۴۶
        ملالی نیست،...هست،..نیست..........همیشه لذت می برم از خوانش اشعار نوی شما که در معنا وزیبایی محکمست وهمراه فلسفه ومنطق احساسی تان.
        درودبرشما خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۳۴
        آخرین امید دهقان جای دانه


        تخم چشم مترسک بود!
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درودبرادربزرگوارم
        زیبا واندیشمندانه بود
        وماروهم حسابی به تفکرواداشت خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۳۴
        درود گرامی
        زیبا و موثر
        پر معنی و متفاوت
        البته جبر و اختیار را هم باید در نظر گرفت
        خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۰۳
        سلام ودرود
        همه چیز در طول اراده ی خداوند است خندانک
        محسن افشار نادری
        چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۵۰
        درودها جناب غلامی عزیز
        زیبا خواندمتان مثل همیشه شعرتان رستاخیز واژه هاست
        مرحبا خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۰۵
        سلام
        استاد و دوست من
        خوبید
        بسیار ممنون بابت این زیبایتان
        فقر:
        ناشتن چیزی است ولی ایا خواستن ان چیز هم هست
        اینجاست که مرزی کم رنگ ولی پر اهمیت بین فقر عرفا و فقر مردم عادی مطرح میشد و عرفا هم منظورم فقط لباس و تحصیل و تقرب نیست یعنی عالم
        بسیار بزرگان ثروتمندی بودند که براستی فقیرانه میزیستند و میدانستند که کاسه روزی انها اگر که پر است به خاطر این است که باید برسانند به دست صاحبانش
        زیاد میخوانیم که فقر اگر با خواستن غیر معقول باشد باعث بدی میشود و اگر با فهم باشد لطفی از طرف او که انسان را از تعلقات رهانیده
        مرز ظریفی را اشاره کردید و مرا بر ان داشتید که دیشب بروم و مطلبی را که سالها پیش راجع به فقر خوانده بودم را مجدد بخوانم
        و بگویم که این بحث بسیار شیرین است و فصل مشترکی هم دارد با رضا (فقر و رضا) که با هم میشود یک نعمت بزرگ الهی
        ونوشته شما دوست من با ذهن زیبایتان مرا مجدد به فکر مطالعه این مقوله اناخت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۰
        آفرین خندانک خندانک خندانک
        اله یار خادمیان(صادق)
        چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۱۴
        موفق و منصور باشی عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۲۵
        خندانک خندانک درودها جناب غلامی عزیز خندانک خندانک
        همایون فتاح(رند)
        پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۴۴
        خیلی زیبا سرودید جناب غلامی
        سپاس شمارا سزاست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابومجتبی دامغانی
        پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۱۳
        سپاس بسیار زیبا سرودی خندانک خندانک
        شریف شریفیان
        پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۳۸
        درود بزرگوار عالی بود خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۴۴
        سلام جناب غلامی عزیز
        قشنگ بود و حرف دار

        و چه امیدوارانه می آموختیم

        کاشت - داشت - برداشت

        اما هر برداشتی

        بَر...نداشت

        بُر که خورد.....

        ورق هایی رو شد که در آن

        تقسیم سختی است خندانک

        کاش حرکت گذاری کنید تا مخاطب از زیبایی های کلام سرسری رد نشود

        ارادتمندم خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1