دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر مرتضی حاجی آقاجانی
آخرین اشعار ناب مرتضی حاجی آقاجانی
|
به تنهای خودم عادت کرده بودم.
وبه تک تک لحظه های سکوتم خو گرفته بودم.
آمدی بدون هیچ عذری و بهانه
و قدم گذاشتی به خلوت دلم.
خواب رو از چشمام گرفتی.
گذاشتی در تمام افکارت جاری بشم.
تنهایی را سه طلاقه کردم.
به سبب نگاه پر معنای تو...
دیگه تنهای خودم را با پنجره اتاقم تقسیم نمیکردم.
همه چیزم تو شدی.
به احترام حضورت لبخند را مهمان لبانم کردم.
در نگاه دل انگیز تو٬ سر منزل ارزوهم را یافتم.
نمیدانستم
نمیدانستم چه قراراست٬ برسر شعمدانی های دلم بیاید...
به خودم که امدم٬ نمیدانم چطور رهایم کردی٬ وسیل اشک را روانه گونه هام کردی.
ومن ماندم با این سوال؟؟
به چه جرمی و گناهی مرا رها کردی!!
شعمدانی ها ی دلم پرپر شد.
دیوارهای خانه دلم در غم از دست دادن تو٬ سیاه پوش شدن
ومن لای دیوارهای خاطراتت دلم له شدم.
چطور تونستی منو در میان سیل دردها و زخم ها تنها بزاری....
به درجه ای از انزوا و تنهایی رسیدم که....
سایه خودم٬ برای من ناز می کند.
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.