سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        عادت

        شعری از

        مرتضی حاجی آقاجانی

        از دفتر الام سپید نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۴۴ شماره ثبت ۴۸۹۲۸
          بازدید : ۵۳۵   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        به تنهای خودم عادت کرده بودم.
        وبه تک تک لحظه های سکوتم خو گرفته بودم.
        آمدی بدون هیچ عذری و بهانه
        و قدم گذاشتی به خلوت دلم.
        خواب رو از چشمام گرفتی.
        گذاشتی در تمام افکارت جاری بشم.
        تنهایی را سه طلاقه کردم.
        به سبب نگاه پر معنای تو...
        دیگه تنهای خودم را با پنجره اتاقم تقسیم نمیکردم.
        همه چیزم تو شدی.
        به احترام حضورت لبخند را مهمان لبانم کردم.
        در نگاه دل انگیز تو٬ سر منزل ارزوهم را یافتم.
        نمیدانستم
        نمیدانستم چه قراراست٬ برسر شعمدانی های دلم بیاید...
        به خودم که امدم٬ نمیدانم چطور رهایم کردی٬ وسیل اشک را روانه گونه هام کردی.
        ومن ماندم با این سوال؟؟
        به چه جرمی و گناهی مرا رها کردی!!
        شعمدانی ها ی دلم پرپر شد.
        دیوارهای خانه دلم در غم از دست دادن تو٬ سیاه پوش شدن
        ومن لای دیوارهای خاطراتت دلم له شدم.
        چطور تونستی منو در میان سیل دردها و زخم ها تنها بزاری....
        به درجه ای از انزوا و تنهایی رسیدم که....
        سایه خودم٬ برای من ناز می کند.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۵۴
        خندانک خندانک خندانک درودبزرگوار...ردزیبای قلمتان را دوست دارم
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۵۰
        درود بزرگوار
        غمگین و زیباست خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۴۲
        سلام و درود به حضرت دوست جناب آقا جانی عزیز
        صبحگاهان به مهمانی رفتن زیباست مخصوصا که در کنارش سروده ای خوانده شود
        موفق باشید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شریف شریفیان
        چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۳۳
        درود شاعر گرامی

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مرتضی حاجی آقاجانی
        چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۱
        سلاااام مهربانو رحیم زاده عزیز
        عرض ادب و احترام
        نگاه شما زیباست ای زیبا پسند
        لطف و محبت شماااا ستودنی است
        ممنون که هستی و بودنت حس خوبی است مانند ابسالان و به پاکی چشمه سارها
        براتون سلامتی و عشق و نور براتون از خداوند منان خواهانم

        نگاه و لبخند خداااا را برایت ارزو دارم
        ایام به کام
        یاحق
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی حریفی
        چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما...مرحبا
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۵۸
        سلام برشما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۵۰
        کسلام و درود بر دوست عزیزم
        شعر ناب شما را خواندم و حظ بردم
        آفرین
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود خلیق اخلاقی
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۲۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما
        بسیار زیبا بود
        بسیار زیبا
        فقط احساس کردم کمی دو زبانه شده
        درود بر شما
        زهرا ضیایی(روح الغزل)
        جمعه ۸ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۵
        سلام و عرض ارادت
        رقص قلمتان ستودنی است بزرگوار
        موفق باشید خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6