يکشنبه ۴ آذر
دو بيتي ها شعری از یوسف جهانگيري
از دفتر دل ديده ها! نوع شعر
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۰ ۰۵:۳۴ شماره ثبت ۴۸۸۸
بازدید : ۹۴۳ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب یوسف جهانگيري
|
عالِم است آنكس كه دل بر عالَم فاني نبست / در دو روز عمرمان هم اين دوبيتي ها خوش است
.................................................
مرده ز خود شو ساعتي/بي خودتي هست و راحتي بار \"من\"ي فكن ز روح /تا كند او سياحتي
گوش دل ميكشد اين چشم بروي روي ماهت/ دگراين قلب ندارد شب و روز راحت من و لبخند مليح تو كجا خواهد شد/ تو و افكار تو در اين سر من هر ساعت
تو و فرياد تو از من بزند در آهم/تو چو بادي و من اندر وزش تو كاهم آتش شوق مرا كاش بياري آبي/تا به اميد حضورت ز شرارش كاهم
فرياد من از ياد تو روشن باشد/ صحراي من از روي تو گلشن باشد از من بِدَم و وجود من از خود كن/ جايي كه تويي چه بودن من باشد
تنها نه كنون تمام ساعاتت روز/هر روز تو تازه تر چو برگ نوروز نوروز تو اندورن قلبت جاری / قلبت ز درخت و سبزه و گل ،گلدوز (ويژه نورورز)
عاقلانست که عاشق باشیم/عاشقانه ست که هر لحظه به دل عطر شقایق پاشیم عشق برگ گل یاس است و غرور/مانع شادی و آزادی و فریاد و سرور
در زمانه ای که نان در ریش است/ چه غم از گرسنگی خویش است روزی خدا بود تابنده/ به خدایمم نه ریشم بنده
چشم ديد و ناگهان بر دل نشست/ دست و پاي عقل را زنجير بست بستن چشمان حفاظ عقل ماست / تا نگيرد قبل مان معشوق پست
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.