سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      خون خدا (ارسال مجدد)

      شعری از

      یوسف جهانگيري

      از دفتر دل ديده ها! نوع شعر دلنوشته

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۲ ۰۰:۲۱ شماره ثبت ۲۰۲۸۱
        بازدید : ۸۵۹   |    نظرات : ۳۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر یوسف جهانگيري
      آخرین اشعار ناب یوسف جهانگيري


      خون خدا


      بر تارك هستي بنشاندي علم از خود


      با خون خدا قصه نوشتي قلم از خود


      از كوچك تو مانده جگر سوزي اكبر


      سوزنده ترش چيست عروج علي اصغر؟


      بر دعوت نامرد شدي تا سر اجابت


      ظلم و عطش و تير نشد بر حق حجابت


      تسليم اسارت نشدي از سر  غيرت


      سردار شهيدان جهان كيست به غيرت؟


      آموخته ­اي رسم وفا لطف و شجاعت


      اعجاز عجيب تو به درگاه اطاعت


      پيروزي هفتاد و دو بر لشكر شيطان


      نيروي وفا عشق و صفا در دل انسان


      برگشت كسي بر در دوزخ شده چون حُر


      اميد وجودي كه شود ناصر ينصر


      بدرود تو گفت آب روان محض شقاوت


      هر جرعه­ اش امروز سلامي­ست به يادت


      از مشك قمر ريخت پر از محنت و غم آب


      چشمان زمين ريز كنون اشك چو سيلاب


      آثار همان ثار روان مانده كه امروز


      خاموش نگشت آتش تو از غم و از سوز

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را
      سیده نسترن طالب زاده

      ه ای باران ااا ای فریبای چشم اااا همه ات حتی خداحافظیت زیباست اااا چون زوال باشکوه از طبیعت ااا یا چونان جنگلهایی از ارغوان و طلا اااا با پرتو بی مثال خورشید ااا و اسمانی پر از ابرهای مواج ااا ترجمه ازاد از پوشکین اااا شب نیکو

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1