سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
بعداز دوسال خواندن و نوشتن و بقولی شاگردی ،
سپید را خوب می شناسم.
"جرقه" هم سپید نیست که "پریسکه"هست .
همانطور که از اسمش هم برمی آید
وطبق پیشنهاد قبلی از استاد گرانقدرم جناب احمدی زاده خواهشمندم تا پنجره ی گزینه ای بنام "پریسکه" هم در قالب های شعری باز بفرمایند.
چندروز پیش استادعزیزی در وبلاگم پیامی داده بود که شاید اصل کلام این بود که حیف است با این ذوق سپید می نویسید گرچه زیباست اما همین راه را در راستای کلاسیک هدایت کنید. والبته که تمرین مشق تک بیتی هایم را زیر نظر ایشان مینویسم وبموقع هم در سایت خوبمان انتشار خواهم داد.
واما در باره این کوتاه:
معمولا جرقه های آتش را در دسته هایی سه تایی یا پنج تایی می نوشتم ولی خوب این جرقه آنقدر برایم خاص بود که تکی شد
درباره محتوا ی آن حرفی نمی زنم که روشن است .پیام هم وساختار که از یک جرقه چه انتظار بیشتری می توان داشت؟
کنار برج سیاه سوخته ی شهرم که چندروز پیش تر کلی از آن خرید کرده بودم ،ایستادم و جز افسوس بر کج سلیقگی ها و حیرت چیزی عایدم نشد.
من هم که عشق نوشتن "من وتویی" ریشه در جانم !حاصلش همین !