پنجشنبه ۱۵ آذر
|
دفاتر شعر جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)
آخرین اشعار ناب جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)
|
ی همتا
...............
ای آنچه مرا هست سراسر به فدایت
ای کرده جدایم ز جهان عطر جدایت
گل میکند اقتدا به نرمی ردایت
بلبل به تقلاست به تقلید نوایت
اشهد به که خوانی خدایی به که دانی
تا بی سر و بی دل بشوم عبد خدایت
من آدم باز آمده سویت ز بهشتم
گشتم به دروغ سرخی از سیب گدایت
بیمارم و خاموشی تو آفت جان است
درمان نشوم مگر به داروی صدایت
صد سال اگر بگذرد از لحظه ی مرگم
از گور بخیزم به عصایی ز ندایت
بس در دل من حجم تو پررنگ و بزرگ است
جا نیست نشیند دگری بر سر جایت
"فریاد" که بر باد رود بی تو تمامم
برگرد به خانه ام که دل کرده هوایت
.
پ ن : یکی از بدترین اشتباهات آفرینش آن بود که برخی را داروی برخی آفریدند ...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
.............................قلمتان سبز استادم