سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 دی 1403
  • سالروز تشكيل نهضت سوادآموزي به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
  • شهادت آيت الله حسين غفاري به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1353 هـ ش
27 جمادى الثانية 1446
    Friday 27 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۷ دی

      قفس نامرئی

      شعری از

      مهگل بارانی(باران)

      از دفتر واژه های بارانیم برای تو... نوع شعر دلنوشته

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۲ شماره ثبت ۴۸۰۰۸
        بازدید : ۵۱۸   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      بعد از ماه ها بی خبری مثل یک اتفاق آمدی و گفتی:
      درد دارد نداشتنت
      تمام نداشته هایم را در چشمان تو به بند کشیده اند در قفسی که زور سرانگشتانم به شکستن میله های نامرئیش نمی رسد
      چقدر دست سرنوشت سنگین بود در سیلیه خیال تو ، پای چشم تمام آرزوهایم کبود شده،
      من بهت زده واژه هایت را می نگریستم،اشکهای مبهوتم را کنار زدم،ادامه دادی:
      چه کسی میفهد
      حال این واژه ها را ...؟؟
      چه کسی میداند هندسه ی احساسمان را در ازدحام پیچ در پیچ جملات شاعرها..؟؟
      چه کسی درک میکند اشتیاقمان را به پرواز این فاصله ها...؟؟؟
      چه کسی لمس میکند درد این میله های نامرئی را در جان تمام ارزوهایمان ...؟؟؟
      چه کسی...؟؟؟

      لعنتی...
      من که سرم در لاک خودم بود،
      من که در قفسم،بی صدا نشسته بودم
      چرا دوباره آمدی؟تو که میدانی در این قفس بازشدنی نیست،و من انگار که سر از تنم جدا کرده باشند پرپر میزنم و خود را به دیوارهای تنگ قفس میکوبم،
      من که عادت کرده بودم به روزمرگی این آشفته بازار...
      وای خدای من چه کسی حال این پرنده محبوس که میل به پرواز دیوانه اش کرده را میفهمد؟
      انگار یک گردان در قلبم رژه میروند...
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
      دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۵۸
      خندانک خندانک قشنگ بود بانو- باید یک شعر براش بسازم
      لیلا باباخانی (سما الغزل )
      دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۴۴
      سلام ودرود
      بسیار زیبا خندانک خندانک
      خندانک
      علیرضا کاشی پور محمدی
      دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۱۰
      خندانک خندانک خندانک
      سید ظاهر موسوی
      دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۳۵

      درود
      زيبا بود
      مانا باشيد
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۱۶
      خندانک خندانک خندانک
      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
      دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۴۵
      درود برشماپيروزباشي خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی پورحبیبی
      دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۰۹
      درود احساستان زیباست خندانک
      یاسر رییسوند(پاییز)
      دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۲۲:۱۷
      خیلی زیبا سخن دل را نگاشته اید ،احساس موج میزند خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1