ترجیع بند (گفتگوی دل )
دلا بادلبرت هم گفتگو کن
زروی عجز روئی سوی او کن
جوابت میدهد از روی رغبت
تمام آرزویت را از او کن
بزن بوسه بدستش گر توانی
زبوسیدن تو کسب آبرو کن
اگر دستت رسد یک دم بزلفش
دوای درد را از تار مو کن
به چشمت اشک آید درگلو بغض
بریز اشکی رها بغض از گلو کن
من از عشق تو دادم سینه ام چاک
رخت بنما دمی چاکش رفو کن
********************
رسد گوشت زمعشوقت صدائی
یقین پایان شده وقت جدائی
بکن شکرش تو با قلبی به پاکی
نوائی را رسان بر بینوائی
بزن حلقه بدر ؛ در باز گردد
چه خوش باشد تورا حال گدائی
بدور خانه اش میکن تو گردش
رسد از گردشت هم خوش صفائی
اگر باشی تو درب خانه اش شب
بزودی درب بررویت گشائی
من از عشق تو دادم سینه ام چاک
رخت بنما بده دردم شفائی
*******************
بکویش ره ببر، غم را رها کن
اگر عاشق شدی غوغا بپا کن
زعشقش هم بکن شادی تو بسیار
برای شادیت مطرب صدا کن
بکن کاری که معشوقت بخواهد
گرش راضی نبود کارت رها کن
بمقصد ره ؛ بری ثابت قدم باش
نهال عشق را دردل نشا کن
بکن دل را زکینه همچنان پاک
دلت را بامحبّت آشنا کن
من از عشق تو دادم سینه ام چاک
رخت بنما بیا دردم دوا کن
********************
نباشد را ه عشقش هیج پایان
نگردد هیج سالک هم پشیمان
اشاره چون کنی معشوق بینی
به ایما میکند هر درد ، درمان
اگر خواهی که یارت باتو باشد
تو یاری کن به محتاجش فراوان
اگر یک دم کنی سویش اشاره
بیارد هم تورا درخیل خوبان
تورا خواهد همی وصل تو خواهد
اگر باشی تو اورا نیز خواهان
من از عشق تو دادم سینه ام چاک
رخت بنما کنم جانم بقربان
********************
دلت از عشق پر کن تاتوانی
رسی جائی که وصفش را ندانی
خودت را گم بکن پیدا شود او
اگر نخوت زخود بیرون برانی
زفرشت میرسی بالای عرشش
تکبررا زخود بیرون فشانی
فرا گیرد تورا عشقش چه بسیار
بدانی آنچه را باشد نهانی
چنان وابسته خواهی شد بعشقش
نخواهی لحظه ای دورش بدانی
من از عشق تو دادم سینه ام چاک
رخت بنما مرا کن میهمانی
********************
بعشقش گر گذاری سر تو برخاک
دلت از غیر عشقش هم کنی پاک
سنایش گو تو با حال تضرع
ستایش کن رسی یک دم به افلاک
اگر در سینه ات داری تکبّر
برون کن ؛ گر زنی برسینه ات چاک
دلت پر میشود از عشق و شادی
نمیگردد دگر یک لحظه غمناک
بجائی میرسی جز او نبینی
اگر جسم تو باشد روی خاشاک
من از عشق تو دادم سینه ام چاک
درخت عشق را هستم چو رستاک
**********************
جمعه بیست یکم خرداد نود پنج