سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        لذت

        شعری از

        پگاه بنوان

        از دفتر عبور نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۵۰ شماره ثبت ۴۷۴۳۲
          بازدید : ۹۷۳   |    نظرات : ۳۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پگاه بنوان

        گوشت در گلو و
        لذت خوردن میان جان
        بی جانم و
        همه دنیا به کام کام
        نو شهر قصه های من اندوه خورده است
        در واپسین پل این شهر
        خفته است
        بدون درد
        بی توان
        سر در مجیز عشق مانده است
        من مانده ام و
        کو سر و کو منزل امان
        آیت به صورتکم نور میدهد
        آیت به چه کار آیدم
        ای قهر خوش زبان
        بیداد میکند همه دستان رو به تو
        شاید که برد موهبتت
        خنده بر لبان
        شاید به بهشتت بروم
        بعد شهر نو
        اما چه کنم
        پای بی دوان
        .
        .
        بسته است روح مرا
        خوش قبیح
        دیو
        بر کودکی از جنس منو
        جنس بی نشان
        میخندد و
        میگریدو
        می سوزدم مرا
        این آتش مهیب کشیده
        به آسمان
        تنها یکی ز گریه من رنج میبرد
        آنهم
        منم
        شکوفه روزهای پر خزان.

        ********************
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۱
        می سوزدم مرا

        این آتش مهیب کشیده

        به آسمان.............عالی بود پگاه عزیز........سپیدهای زیبایی می نویسی ودر محتوا و زبان شعر هم بگمانم هر شاعری مختار است تا احساس و فکر خود را در شعرهایش به زبان بیاورد که یکی از اهداف شعر رسیدن به آرامش است....
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۱۸
        درود بانو
        غمگین و زیباست خندانک خندانک خندانک
        پگاه بنوان
        سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۱۷
        عاجزانه خواستار نقد بزرگواران هستم شاید کمکی باشد به فطع یقین برای نوشتارهای بی عیب تر.اینجا هرچه میخواهید بگویید حتی اگر تهوع سنگینی در نهانتان از نوشته ام درگیرتان کرد من اینگونه خوشحالتر و سپاس گذار ترم.گستاخی مرا به بی تجربگیم ببخشید.دوستتان دارم
        مهدی حریفی
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۳۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها یکی ز گریه ی من رنج می برد
        آن هم
        منم
        شکوفه ی روز های پرخزان
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما...بسیار زیبا...مرحبا
        امیر جلالی( ا م دی )
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۵۳
        شاید به بهشتت بروم
        بعد شهر نو
        اما چه کنم
        پای بی دوان

        .
        .
        بسته است روح مرا
        خوش قبیح
        دیو
        آثار ساختار شکنانه معمولا و اغلب دارای ادبیاتی ماورای مرسومات هستند . این اثر هم از این قاعده مستثنانه نبود.
        این تب و تاب و این معانی ضربدری و متقاطع از خصوصیات جالب اینگونه آثار است.
        کار شما از آن جهت که به نظر \" عاصی \" می آمد دوست داشتنی بود . بعضی از قلم ها زین پذیر نیستند و مانند اسب وحشی به قوائد سواری نمی دهند . این اثر را من اینگونه یافتم...
        درود بر شما خندانک
        مرجان تاج دینی( دریایی)
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۵۷
        سلام ودرود برشما
        خندانک خندانک

        تنها یکی ز گریه من رنج میبرد
        آنهم
        منم
        شکوفه روزهای پر خزان. خندانک
        بسیاردلنشین بود .
        وحید کاظمی
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۰۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درودها بر شما خواهر خوبم
        ممنونم که اجازه میدید آثارتون و بخونیم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی جعفریان(عاشق)
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۳۵
        سلام

        چفت و بست شعرتان خوب نیست

        مضامین پراکنده اند

        روایت شعر گسسته است

        قواعد دستوری رعایت نشده اند(می سوزدم مرا)

        به کاربردن عباراتی چون:شهر نو

        با سوابق قبیحی که از اماکن فساد دارند شایسته نیست...

        ونیز تعبیر : گوشت در گلو....

        بماند اما بارقه های شعری هم دارید مثل: قهر خوش زبان


        تنها یکی ز گریه من رنج میبرد

        آنهم

        منم

        شکوفه روزهای پر خزان.

        و

        نو شهر قصه های من اندوه خورده است

        در واپسین پل این شهر

        لطفا کمی با تأمل و تأنی و صبر بسرایید

        موفق خواهید بود

        یادتان باشد همیشه محتوای کلام وتناسب مضامین

        همراه با قواعد شعر از کلام شعر می سازند

        از اطاله کلام پوزش می طلبم

        قطعا موفق خواهید شد

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۴۱
        خندانک خندانک
        مجید مصطفوی (ماجد)
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۶
        درود خندانک خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۲۹
        درودبانوپگاه
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۰۴
        خندانک خندانک
        فرزانه جعفرزاده
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۱۰
        خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۲۷
        درود بانوی بزرگوار

        احساستان زیباست
        مرحبا بر قلمتان خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۳۴
        سلام
        ممنون از شما و استاد جعفریانبنده هم باید بگوئیم قرینه ها در شعرتان کم بود
        توضیحاتتان خ.ب بود ولی بعد از خواندن ان من به م.وضع پی بردم
        در مورد اوردن کلمات مانند شه نو به نظرم خوب بود .
        و باز هم ممنون
        همایون فتاح(رند)
        پنجشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۲۱
        چوخواندم زدم پروبالی به اوج خندانک خندانک خندانک خندانک
        یونسی یونس
        پنجشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۳۷
        عرض ادب و احترام
        بی نهایت هنرمندانه بود با رعایت وزن عروضی
        و قوافی ....اگر اشتباه نکنم در قالب نیمایی بود
        جناب استاد عاشق با اطلاعات کافیه بنکته ی
        دقیقی ارشاره فرمودند ...در مورد شهر ......
        البته شاه بیت شعر کمی گنگ است با ویرایش دوچندان بر زیبایی و گوشنوازی ان میافزاید نظر شخصی ام بود.
        در نهایت عالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        پنجشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۱۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام و درود خواهر خوبم بانوی بزرگوار
        به زیبایی شعرتان ببالید
        زیبا ، رسا و عمیق
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سیدظریف چشتی (مودودی)
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۱۱
        سلام
        بسیار زیبا سرودید
        به اشعار درویش دعوتید
        خندانک
        منصور شاهنگیان
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۲۰

        درود بر شما

        و بر کلام و احساس شما ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        جلال پورسلیمانی
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۰۶
        تنها یکی ز گریه من رنج میبرد
        آنهم
        منم
        شکوفه روزهای پر خزان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        میلاد همتی
        يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۲۸
        لذت بردم ...زیبا و آهنگین...موفق باشید خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6