يکشنبه ۲۷ آبان
آینه دل شعری از همایون فتاح(رند)
از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۴۴ شماره ثبت ۴۶۷۴۹
بازدید : ۶۰۳ | نظرات : ۳۸
|
دفاتر شعر همایون فتاح(رند)
آخرین اشعار ناب همایون فتاح(رند)
|
همی یاددارم زعهد قدیم
ستاندم متاعی زیارو ندیم
متاعم یکی آینه بود صاف
زصافی چگویم که باشدگزاف
نشانیدمش روی طاقی بلند
که باشدبدور ازغباروگزند
درایام خردی و دورشباب
گه وگاه می شستمش من به آب
که تااینکه گشت وگذر کرد عمر
فروبرده سرمست درچاه خمر
بناگه جوانی شدم نی براه
سراززیر ناگه شداندر هوا
کم وبیش بنشست رویش غبار
سیاهی وزنگارها بی شمار
چنانکه ازآن صاف روشن ضمیر
نجستی تویک نقطه زآن روی قیر
وزآن آینه ی دل زصافی او
نکو نکته ای کو که بالم بدو
گذشت آن جوانی وگشتیم پیر
چه ارزدیکی آینه ی دل چوقیر
مگر آنکه از تو بیرزد بها
بها گیرد ازتو بگردد رها
رهایی زغیرازتو کی دررسد
مگرچنگ دارد بحبلن مسد
زمن رندپیر ارکه در نگذری
کجاجویم از مهربانی دری
همی دانم وجمله دانیم وتو
بود روزو روزی نو هم زتو
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.