سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      بدقولی های خوشبختی

      شعری از

      علی غلامی

      از دفتر غرور پاییز نوع شعر افراغ اندیشه

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۳۶ شماره ثبت ۴۶۶۴۰
        بازدید : ۲۱۹۳   |    نظرات : ۹۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      بدقولی های خوشبختیخندانک
       
      در نجوای سردباد فروردین
      خیره می نگرم
      مثل یک تب شسته
      به سکوت برج های روبرویم
      در خواب صدا
      وصل موسیقی این همه سال ها
      چه گلی به سر زده ریشه
      هر کسی ساز خود بر زمین
      فقط شیپور می زند 
      مثل دلقکی که بازی می کند
      نقش موزارت سمفونی ها
      با فریاد های گنگی شبیه هیتلر!
      مقروض جام های پی در پی
      مست بوی خوش
      علف های هرز روییده
      گویی همه خوابند
      از این سال به آن سال
      خم بر دوش
      اندر خم کدام کوچه ایم...
      شتابان در پی ساقی
      اندر خم یک کوچه ایم!!
      سرگیجه شومی است
      با بدقولی های خوشبختی
      هر روز هزار راه می شماریم
      فراموش تعداد بسیار این همه بیراهه
      دری هست......
      اما طبقات را می شماریم!
      چقدر زندگی به هدر می رود بیهوده
      پر از ساعت هایی داغان و خراب
      حتی اگر از پیش هم بدانی.....
      کی باخته است و کی برده!!
      در این کشور خط بر خط معلوم
      مستانه به تعزیر شرع
      با نواختن های شلاق حد
      در بازی با کلمات
      آن هم....با آب و تاب
      یا که ال می کنم یا که بل
      ان قلت ،دوقلت هایی
      در تعیین مرزهای....
      بی جغرافیای دل
       
      باز هم شکرت ای خدا
      استحکام در شخصیت
      خلوص سخاوت است
      دلپذیریی که یعنی....
      به آرزویت رسیده ای!
       
      دیوانه که به مکتب رود
      مکتب می شود دیوانه خانه
      نه یک مکتب دیوانه!
      &&&&&&&&&&&&&&&&&&
      پ.نخندانک
      این سروده ترکیبی است از چند سروده کوتاه
      افراغ هایی هستند در افراغ اندیشهخندانک
      فروردین 95 –خندانک–– شهر من کرمانشاه
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      جمعه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۴۷
      حضرت دوست و همتبار خوبم استاد غلامی عزیز چقدر خوب و ارزشمند و ستوده نجابت حروف و کلمات و واژه هارا به رخ کشیدید در افراغ اندیشه زیبا تان دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جایی که برای تانی و تعمل و تفکر باشد احترامش واجب است خواه مکتب باشد خواه دیر و خانقاه خواه مسجد و میخانه و خواه اب ریز گاه!!
      انسان بی تفکر انسان نیست.!وحشی ست که از دیوار عقل بالا می رود به زور شهوت!
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۴:۱۱
      تب شسته-سکوت برج-شیپور-دلقک-فریادهیتلر-علف های هرز-هزار راه-شمردن طبقات-مرز -جغرافیای دل-خلوص سخاوت-ووووووووودیوانه

      بگمانم کلید واژه های شعرتان همین کلمات بودند که باچینش ماهرانه ای در زبان شعری اجتماعی -فلسفی وشاید هم کمی عرفانی وته مایه ای عشق به هم پیوسته و\"بدقولی های خوشبختی \"را ترسیم نمودند.
      بنا به فرموده شما که بس است به به و...کمی هم نقد کنیم شعر را حتا اگر دور باشیم از ذهنیات شاعر...حداقلش با دقت خوانده ایم و شاعر هم حرفش را خواهد زد و از پرده بیرون خواهد شد اسرار ...
      بخصوص در قالب محکم افراغ اندیشه که حرف های بزرگی در اعماق شعر منتظرند برای رمز گشایی...........
      سرمای باد فروردین تب را خواهدشست.تبی که از سکوت داغ ذهن شاعر اورا می سوزاند .در دنیایی که طبقه ها شکل می دهند به شخصیت ها ...
      هرچند پیچ در پیچ هزاران راه در طول هزاره ای را طی می کنیم باشیپور ودلقک و گاه فریاد هیتلرانه...بجز دیوانه ای که همه دیوانه می شمریمش اما خلوص سخاوت در جغرافیای دل بی مرزش همانست که راحت تر به قول خوشبختی می رسد...شاید در هزاره کنونی هرچه دیوانه تر ...عاقل تر

      البته برداشت آزادی بود از شعرتان استاد گرچه ازهم جدا بود مفاهیم اما
      بهم ربط دادم ...این هم یک نوع خوانش شعر بود...ببخشید خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۳:۲۷
      چه گلی به سر زده ریشه


      هر کسی ساز خود بر زمین


      فقط شیپور می زند


      مثل دلقکی که بازی می کند


      نقش موزارت سمفونی ها


      با فریاد های گنگی شبیه هیتلر!
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      عالی خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خم بر دوش


      اندر خم کدام کوچه ایم...
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      چقدر زندگی به هدر می رود بیهوده


      پر از ساعت هایی داغان و خراب


      حتی اگر از پیش هم بدانی.....


      کی باخته است و کی برده!!
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      اینم عالی تر خندانک خندانک خندانک
      باز هم شکرت ای خدا


      استحکام در شخصیت


      خلوص سخاوت است


      دلپذیریی که یعنی....


      به آرزویت رسیده ای!
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      براوووووووووووووو
      دیوانه که به مکتب رود


      مکتب می شود دیوانه خانه


      نه یک مکتب دیوانه!
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      این که دیگه محشررررررررررر
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      وازه واژه ی شعرت راسرکشیدم استاد
      افراغ درافراغ جاندارو محکمی بود
      هزاران درود خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۳:۴۹
      در تعیین مرزهای....


      بی جغرافیای دل.............این بند شعرتان را دوست داشتم ...بهتر می دانید
      موافق سلیقه ام بود خندانک درود برشما ودغدغه هایتان استاد گرامی خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۱۳
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و موثر
      پر معنی
      گویی همه خوابند


      از این سال به آن سال خندانک خندانک خندانک
      محمد مير سليمانی بافقی (باران)
      پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۷:۵۲
      درودها برشما جناب غلامی عزیز ...پهلوان شعر وادب

      دیوانه که به مکتب رود


      مکتب می شود دیوانه خانه


      نه یک مکتب دیوانه! خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک چه زیبا و پر مفهوم امثال شیرین فارسی رابا زبانی فاخر و امروزی به روز رسانی نموده اید.ایول خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجنون ملایری
      چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۰۰
      با سلام بسیار عالی و با معنا موفق باشید
      نیره ناصری نسب
      چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۴۴
      درود بر جناب غلامی بزرگوار

      دیوانه که به مکتب رود


      مکتب می شود دیوانه خانه


      نه یک مکتب دیوانه!

      انسجام در سروده پیوند خورده با چند سروده بدون شکست در آن و این از کارهای بدیع شماست
      بسیار زیبا و از دید معنایی عالی خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
      چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۳۴
      خندانک خندانک خندانک -قشنگ بود - جناب غلامی عزیز
      مانده ام در خویش
      مانده ام بی خویش
      مانده ام تنها
      مانده ام بی کیش
      **
      سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
      چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۱۸
      سلام بزرگوار
      تمام قسمت هاي سروده ي شما عالي بود و پر معنا
      لذت بردم

      ﮔﻮﯾﯽ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺍﺑﻨﺪ
      ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺳﺎﻝ
      ﺧﻢ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ
      ﺍﻧﺪﺭ ﺧﻢ ﮐﺪﺍﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﺍﯾﻢ ...
      ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺳﺎﻗﯽ
      ﺍﻧﺪﺭ ﺧﻢ ﯾﮏ ﮐﻮﭼﻪ ﺍﯾﻢ !!
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۳۹
      چقدر زندگی به هدر می رود بیهوده


      پر از ساعت هایی داغان و خراب


      حتی اگر از پیش هم بدانی.....


      کی باخته است و کی برده!!
      .............
      سلام استادم
      بسیار بسیار ممنون از بابت سروده زیبایتان و
      اینکه
      من در ظرفی محبوسم.و رها شده به سوی ساحل مرگ.سلام ماهی.امشب با من بمان.فردا یک روز به ساحل نزدیک ترم .و بک روز از تو دورتر.راستی در ساحل صدف هست.بار دیگر که به دریا بازگشتم برایت گوشواره میاورم.چه گفتی؟یعنی چه؟
      بااطمینان میاییم.
      راستی اگر در ساحل شیشه بشکند چه کنم.
      ای ماهی هرزه.دریا پر است از شیشه و باد فقط یکبار من را به ساحل خواهد رساند
      ........
      استادم
      دیوانه اگر به مکتب برود حاصلش میشود نوشته های من که برایتان نوشتم
      ........
      همیشه میخوانمتان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مهدی صادقی مود
      چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۸:۱۲
      سلام جناب غلامی عزیز
      عرض ارادت برادر
      خوندیم و لذت بردیم و به فکر فرو رفتیم
      *ال می کنم یا که بل * تان هم که سوقمان داد به دنیای خاطرات گذشته
      زیبا بود و برقرار باشید بزرگوار
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۰:۰۱
      سلام جناب غلامی بزرگوار
      عالی بود قربان
      خندانک خندانک خندانک خندانک
        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
      پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۳۹
      نميدونم چقدر ربط داره به شعر شما استاد ولي بداهه اين دوبيت به ذهنم رسيد
      در حيرتم از مردم اين عالميان
      چقدر زود براي دل خود ميميرند
      مانده ام در خم يك كوچه وليكن آنها
      از براي سر خود جايزه هم ميگيرند
      ميدونم ربطي نداره ... ولي مهندسي شده خدمتت تقديم ميكنم
      شايدم به خاطر فكر درگير خودمه كه شعر شمارو اينجوري خوندم
      به قول سيده بانو رحيم زاده اينم يه نوع خوانش شعره ديگه ...ببخشيد .
      مانا باشي دايي گلم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خه بات
      پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۹:۵۲
      خندانک خندانک
      علی چنارانی(صلصال)
      پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۴۳
      با بدقولی های خوشبختی

      هر روز هزار راه می شماریم
      ************************
      احسنت...
      طیب الله انفاسکم...
      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
      پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۳:۲۷
      جناب آقای غلامی عزیز، سلام علیکم.
      ............................................................
      خدمتتان عرض کرده ام که:........از،(افراغ اندیشه)....چیزی نمی دانم........ولی می توانم (اندیشه) را، کمی تاقسمتی.....درک بنمایم.......من آنچه راکه ُسروده اید خواندم وبه چگونگیِ (سبک)،...... کاریم نیست.....
      وایضاً نظراتِ دوستان را، ....ولذّت بُردم هم ازآن وهم ازاینها.......که اکثراً،خوب درک می کنند ، (اندیشه ی ناب) را.........
      .....................................
      اندرخمِ کدام کوچه ایم.....
      شتابان درپِیِ ساقی.........که شاید دیگر(اندرخمِ یک کوچه ایم) رااضافه دارد.....(ناگفته پیداست).....
      (درتعیینِ مرزهای بی جغرافیای دل....)، این آدرس به تنهایی ،گویاست.....
      ونه به صرفِ اینکه خودم(دیوانه)ام .......بدونِ تعصّب، بابرداشتی که خودم ازدیوانه دارم
      دیوانه که به مکتب می رود....
      مکتب می شود (دیوانه خانه)....
      نه، یک مکتب دیوانه.
      حظّی بُردم....دیوانه وار.......دستمریزاد.
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      همایون فتاح(رند)
      پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۴:۲۲
      باشکوه خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی اسماعیلی
      پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۰:۲۹
      سلام جناب غلامی عزیز.
      مشتاق دیدار.
      غرض عرض ادبی بود و افتخار خوانش کار جدیدتون. خندانک خندانک
      موفق و شاد باشید خندانک
      منوچهر مجاهدنیا
      جمعه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۳:۵۷
      احسنت به قلم زیبایتان جناب غلامی بزرگوار
      خندانک خندانک
      همایون فتاح(رند)
      جمعه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۴۱
      زاندیشه ی تو فروغ صدطبع لطیف خندانک خندانک خندانک خندانک
      یونسی یونس
      جمعه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۷:۵۷
      عرض ادب و ارادت
      بازی با کلمات استادانه بود و با درونمایه ادبی
      کمی اطناب انگیز بود ...
      جواد مهدی پور
      شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۱۸
      درود های فراوان نثارتان جناب غلامی گرانقدر خندانک

      عالی سرودید
      دستمریزاد

      بهره مند شدم از شعر فاخرتان
      زنده باشید
      خندانک خندانک خندانک
      علیرضا کاشی پور محمدی
      شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۶:۲۰
      سلام و مرحبا
      کی باخته ... کی برده
      در این میان برنده شاعر است و لاغیر
      دست مریزاد استاد غلامی
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      اعظم قانع
      يکشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۳:۴۳
      این سروده ترکیبی بود از سروده های کوتاه و اندیشه های بلند و نگاه هایی ژرف.......
      آنچه خواندم دوست داشتنی بود
      درووود
      رضا عزیزی (رهگذر)
      يکشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۰۲
      سلام
      درود برشما خندانک خندانک خندانک
       آگاه ( بختیاری )
      دوشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۲۷

      خندانک
      سلام بر گرامی برادر فاضل و ارجمندم، حضرت آقای غلامی ی عزیز.


      درود تان باد: خندانک

      از این که توفیق حضور در گلشن ادبستان حضرت تان را پیدا کردم

      ،و ، از سمفونی سروده ای فاخر، که جمیع مقوله های باهر را،

      همزمان و توامان سروده اید بهره مند شدم، مسرورم .


      شکوه نگاه تان بر دوام.

      با مهر : خندانک
      \" آگاه \" .

      .
      آرمین اسدزاد (الف)
      پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۲۱
      هر کسی ساز خود بر زمین
      فقط شیپور می زند ...

      درودها به دوست اندیشمند و بزرگوارم خندانک
      این چند صدایی و ترکیب استادانه ی افراغ اندیشه هاتان
      تصویر روشنی از وضع موجود را پدید آورده که ...

      بهره ها بردم و صدها احسنت زیر لب زمزمه کردم خندانک خندانک خندانک خندانک
      معفر صید محمدی (هاوار)
      يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۷:۲۸
      سرگیجه شومی است


      با بدقولی های خوشبختی


      هر روز هزار راه می شماریم



      عجب تعبیری .....لذت بردم استاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1