شاهکار

دروددددددددد
عالی بودددددددد

وای کاش دوستانی چون شما که قلم به این زیبایی دارند
کمی بیشترفعالیت می کردند ودرنقطه نظرات ونقدهاهم شرکت می کردند تا بهتروبیشترشناخته شید
موفق باشید

درود گرامی
غزلی ناب و زیباست

درود

سلام و درود جناب منصور برادر بزرگوارم

تو ای غبار قدومت بنای هستی ها

و چشم های خمارت دلیل مستی ها


کدام دستِ هنر نقش داده بر بدنت ؟

که بسته شد درِ بازارِ چیره دستی ها؟



بر انحنای تراشیده زیر پیر هنت

بر آن فراز و فرود آن بلند و پستی ها




به خنده های ژکوندت به شاهکار لبت

که مانده روی دهان دست تخته شستی ها


کجای ساز نشستی که از طنین صدات؟

شکفته شاخه نبات از لب مهستی ها؟


من از رکوع بُتان پیشِ پات فهمیدم

تویی خدای خدایان بت پرستی ها


ببخش قافیه ام را به قدر یک مصرع

عجب میان دلم نازنین نشستی ها !!!

به راستی جدا کردن بیتی از این غزل به غایت زیبا ناممکن است که همه ی آن به تمامی زیباست
•~*♥*~•° ♡♡♡ ♡♡♡ ♡♡♡ •~*♥*~•° •~*♥*~•° ♡♡♡ ♡♡♡ ♡♡♡ •~*♥*~•°
جامعه زمانی حكمت و سعادت می یابد كه مطالعه، كار روزانه اش باشد.
سقراط
•~*♥*~•° ♡♡♡ ♡♡♡ ♡♡♡ •~*♥*~•° •~*♥*~•° ♡♡♡ ♡♡♡ ♡♡♡ •~*♥*~•°
همیشه باشید و بسرایید