سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 دی 1403
    28 جمادى الثانية 1446
      Saturday 28 Dec 2024

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۸ دی

        ناخوش احوال

        شعری از

        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        از دفتر دفتر لحظه ی ناب مرگ نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۵۶ شماره ثبت ۴۶۱۹۴
          بازدید : ۸۱۱   |    نظرات : ۳۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        آخرین اشعار ناب بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        نا خوش احوال
        هوا دلتنگ شبم تاره
        سری تنها به ناچاری
        میان حلقه ی داره
        گلی نشکفته وشیرین
        اسیر دسته ای خاره
        یکی همچومنی شیدا
        به دام غمزه ی یاره
        سگی از کینه اش هاره
        گدایی ...آه وافسوس .منت وعاره
        تنی مفلوک پریشانحال ودرمانده
        میان جامه ی پاره
        وگر عالم بگردی بخت تیره
        بدان در کوله ات رنجی پر باره
        میان حسرت گاه سنگین دل
        سیه روآتشین ماره
        رزالت دسته ی خفاش
        که در تاریکی غاره
        یکی داره
        یکی در مانده ومفلوک پشیزی هم نداره
        نمانده راهی وچاره
        دلم زاره
        عزیزانم گرفتاره گرفتاره
        هوا گرچه بهاره
        این زمان
        خدا داند دل من ناخوش احواله
        تنم رنجور وبیماره
        زدرد برخویش می ناله
        عرق بنشسته برجانم
        زبد عهدی این ایام
        پریشانحال وشرمساره....
        روایت تلخ عابرپاییزی که از شدت فقر ونداری خود را آماده ی مرگی اجباری می کند ظاهرا بهار هم نمی تواند آلام درد های فروخورده اش باشد
        با تقدیم احترام بهاءالدین داودپور(بامداد)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۲:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۹:۳۱
        درود گرامی
        غمگین و زیباست
        مبین مشکلات جامعه خندانک خندانک خندانک
        زهرا حسین زاده
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۰۳:۲۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۱:۳۹
        دغدغه ذهنی شما و توجه خاص شما به معضلات و مشکلات اجتماعی قابل تقدیر است و بی نهایت ارزشمند.
        نحوه بیان و طرح این مسائل هم جای خود را دارند.
        دوست عزیز و شاعر ارجمند برای من خیلی جالب است که با کمی تغییر از ابتدای آشنایی تا امروز هنوز همان حس و حال را از آثار شما به من دست می دهد. زیبا بود و بهره بردم نیز... درود بر شما خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۲:۳۱
        سلام بامداد عزیز
        بسیار خوشحالم از اینکه به اجتماع اینگونه مسیولانه دید داری خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۳:۴۹
        یکی همچومنی شیدا

        به دام غمزه ی یاره
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما
        منصور شاهنگیان
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۴:۰۸

        درود بر شما و احساس شاعرانه تان ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        صفیه پاپی
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۶:۰۰
        ................... خندانک خندانک خندانک ......................
        یکی همچومنی شیدا
        به دام غمزه ی یاره
        خندانک
        رزالت دسته ی خفاش
        که در تاریکی غاره
        خندانک
        زیباااا بود همشعر خوبم خندانک خندانک خندانک
        هزارااان درود خندانک خندانک خندانک خندانک
        ..................... خندانک خندانک خندانک ........................
        تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:
        بزرگی در مجلسی ، یک اسکناس از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟
        دست همه حاضرین بالا رفت.
        سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگا ه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟
        و باز هم دست های حاضرین بالا رفت.
        این بارمرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان ، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید.
        و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستیم. خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۱۶
        سلام بر شما و احساس پاک ومتعهدانه تون

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        مهدی صادقی مود
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۲۱
        سلام جناب داود پور عزیز
        سال نوی میمونتون مبارک و میمون
        صدسال به این سالها
        خندانک خندانک
        خیلی هم قشنگ
        خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۸:۰۳
        جناب آقای داودپورِ عزیز، سلام علیکم.
        ..........................................................
        زیباست این نیماییِ رواین گونه...........
        گرچه دربعضی پاراگراف ها......جادارد بربازنگزی ازنظرِ اهنگ...........
        دستمریزاد بزرگوار........ خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۲۲:۲۰
        جناب بامداد مهربان، نیمایی غم انگیز و زیبا رقم خورده ای مهمانتان بودم.
        ایام به کام.... خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۵۷
        با سلام جناب بامداد بسیار خوب موفق باشی
        علیرضا کاشی پور محمدی
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۲۵
        آفرین
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود احمدی
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۰:۰۸
        خندانک خندانک
        محسن زندی
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۱:۱۶


        هوا دلتنگ شبم تاره


        سری تنها به ناچاری


        میان حلقه ی داره


        گلی نشکفته وشیرین


        اسیر دسته ای خاره


        یکی همچومنی شیدا


        به دام غمزه ی یاره
        آفرین برشما استادبزرگ چه باصفا ودلنشین سروده اید این شعرتان راواقعن خواندم ولذت فراوان بردم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۴:۰۸

        این میان است
        زندگی ، مزرعه خوبی‌ها
        زندگی ، راه رسیدن به خدا خندانک
         موسی عباسی مقدم
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۸:۰۳
        درود بزرگوار زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2