سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        اوج پست

        شعری از

        ناصر ترهنده (یارا)

        از دفتر کاکتوس نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۰:۱۶ شماره ثبت ۴۶۱۴۸
          بازدید : ۵۹۱   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ناصر ترهنده (یارا)

        اوج پست
        منم وباز شعر و یک پیوست
        آن شراب چو زهر و در دم دست
        این زمانی که میدهم از دست
        یا همین افتخار اوجی پست
        یا همان واژه های گنگ و ضعیف
        که گلویم گرفت و دستم بست
        منم و یک قلم که چون خنجر
        می کشد شعرم و شود سرمست
        مست مفهوم کش که میداند
        شعر من کشته، قبر او این است
        این غزل های شاد و بس خوشرنگ
        هر یکی یک جسد ز شعرم هست
        شعر من مثل آن پرنده که گفت:
        خسته ام ، رفت و بر تفنگ نشست !
          ناصر ترهنده  (یارا) – فروردین 1395
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۵۰
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۱۸:۰۹
        درود جناب ترهنده عزیز
        از خوانش سروده های زیبای شما مسرور میشوم
        خرم و خوش باشید خندانک خندانک خندانک
        زهرا حسین زاده
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۱۴:۰۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۱۴:۱۱
        ................... خندانک خندانک خندانک ........................
        بسیااار زیباا بود بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما خندانک خندانک
        سال خوبی داشته باشید خندانک خندانک
        ................... خندانک خندانک خندانک ......................
        تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

        فردی در مرغزار قدم میزد و به طبیعت می اندیشید.او به مزرعۀ کدو تنبلی رسید.آن طرف تر،درخت بلوط بزرگ و زیبایی قد برافراشته بود.
        او به زیر درخت رفت و به این اندیشه فرو رفت که چرا خدا بلوط های کوچک را بر روی شاخه های به این عظمت قرار داده و کدو تنبل های به این بزرگی را بر روی بوته ای کوچک؟!با خود گفت بهتر نبود بلوط های کوچک بر روی بوته های کوچک و کدو تنبل های بزرگ بر روی شاخه های بزرگ درخت قرار می گرفت؟
        سپس زیر درخت بلوط دراز کشید تا چرتی بزند.دقایقی بعد،بلوطی روی بینی اش افتاد و بیدارش کرد!
        او همان طور که بینی خود را می مالید؛ خندید و گفت:
        فکر می کنم حق با خدا باشد!
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۲۱:۵۲
        درود
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8