سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 31 ارديبهشت 1404
    25 ذو القعدة 1446
      Wednesday 21 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        امام علی ع :خودپسندی سر آغاز کم خردی است.

        چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت

        شب سرد

        شعری از

        عبادی بابی

        از دفتر غزل نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۵ ۲۳:۱۳ شماره ثبت ۴۶۱۲۰
          بازدید : ۵۸۴   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر عبادی بابی

        شبها که سردم میشود یاد تو را تن می کنم

        در خاطرم هستی و من احساس بودن می کنم

        دستی بزن رقصی نما ،شادی برایم هدیه کن

        عمریست من دور از توام ،همیشه شیون می کنم

        جان را نگهبان میکنم دل را به نامت میزنم

        چشمم اگر بد تا کند محروم دیدن می کنم

        چون شمع میسوزم ببین ، میسازم اما نیستی

        فقط برای دیدنت قصد شگفتن می کنم

        ای زندگی شرمنده ام از بی کسی ها خسته ام

        گویا که بعد از رفتنش احساس مُردن می کنم

        رفتی وقسمت شد چنین ، من هم مسافر میشوم

        تو در کنار یار خود ، من قبر مسکن می کنم

        گویا که بیت اخرم با قاصدک شد هم نشین

        ای قاصدک تنها مرو من عزم رفتن می کنم

        عبادی ش
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۵ ۲۰:۰۳
        درود گرامی
        غزلی ناب و زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        زهرا حسین زاده
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۰۷
        سلام درود
        شاعر بزرگوار
        بسیار زیبا
        موید باشید
        عمریست من دور از توام ،«همواره »شیون می کنم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۵ ۱۶:۳۱
        ............... خندانک خندانک خندانک .........................
        درود همشعرخوبم خندانک خندانک
        زیبااااا بود خندانک خندانک خندانک
        سال خوبی داشته باشید خندانک خندانک
        ................ خندانک خندانک خندانک ......................
        تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

        مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده است. شك كرد كه همسایه اش آن را دزدیده باشد، برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. متوجه شد كه همسایه اش در دزدی مهارت دارد، مثل یك دزد راه میرود و مثل دزدی كه میخواهد چیزی را پنهان كند، پچ پچ میكند. آنقدر از شكش مطمئن شد كه تصمیم گرفت به خانه برگردد، لباسش را عوض كند، نزد قاضی برود و شكایت كند. اما همین كه وارد خانه شد، تبرش را پیدا كرد؛ زنش آن را جابجا كرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت كه او مثل یك آدم شریف راه میرود، حرف میزند و رفتار میكند.

        «همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که ما انسانها در هر موقعیتی، معمولا آن چیزی را میبینیم که دوست داریم ببینیم»

        «پائولوکوئیلو» خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵ ۰۹:۴۲
        درود زیبا خواندمت مانا باشی ب مهر خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک

        شبها که سردم میشود یاد تو را تن می کنم

        در خاطرم هستی و من احساس بودن می کنم

        دستی بزن رقصی نما ،شادی برایم هدیه کن

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        احمد خدادادی دهکردی
        پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۹۶ ۲۳:۵۲
        بسیار زیبا احسنت برشما غزل قشنگی خلق نموده اید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        یک خبر خوب و صاف ااا ندارم از تو ویتکاف ااا خالت بخونه اشهد ااا شوهرکنه تو مشهد ااا تو هم بشی پشیمون ااا یه روز با چشم گریون ااا دلار بیار دل ببَر ااا وگرنه که ور بپر
        سید مرتضی سیدی

        یادم نمی کنی ااا با تکست ااا استیکر ااا حتی یک ایموجی ااا شادم نمی کنی
        شاهزاده خانوم

        یا وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم ااا درد دارد که می بینم ااا دیگران یاد عشق هایشان می افتند ااا ولی تو هنوز در عالم بی خیالی طی می کنی
        ساسان نجفی(سراب)

        یاد شهدای خدمت خصوصا سید مظلومان گرامی باد اا هارداسان یعنی کجایی مرد میدان هارداسان اا ای دل غمگین و ای لب های خندان هارداسان اا در کدامین کوچه دنبالت بگردم بعد از این اا در کدامین روستا در زیر باران هارداسان اا خاطرت می آید آن شب را که در مه گم شدی اا تا کجاها رفته بودی ای مسلمان هارداسان اا زیر و رو کردیم و پشت میز عکسی از تو نیست اا با عبای خاکیت استان به استان هارداسان اا آن یتیم آن دخترک آن کارگر آن پیرمرد اا از چه دنبال تو می گردد کماکان هارداسان اا آهنگ هارداسان با صدای مهدی رسولی
        سیده نسترن طالب زاده

        ن کمر بستند بهر کین شهان ترکان پیکاری اااهمه یکدل به خونخواری اااا همه تاجی ز جراری

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1